تصادف کرده و زخمی تو جا افتاده اما هرگز دلم براش نسوخت واقعا کم کم داشت دلم نرم میشد که امشب بازم فهمیدم پدری ازش ندیدم که هیچ رحم و عشقی بهش ندارم در حدی که اون روز دعا کردم ای کاش بمیره لاقل یه دیه بهمون برسه ولی نمرد هیچی شل شده و شد وبال گردن ما آخ خدا فقط ازت میخوام بتونم چند سال دیگه برم برم سه جایی که هیچ کدوم از آدمای که میشناسم رو نبینم خودم باشم و تو 🥲😔