خسته شدم از این وضع بخدا عین چوب خشک ..ساعت ۶ که میادمیخکوب خيره به تلویزیون تا شام بخوره بخوابه حرفی هم اگه داشته باشه یا شام بیار اونو ببر یه ریز فقط غر..حتی با بچه هم ارتباط خوبی نداره دخترم هر چی صداش میکنه بعد چند بار به زور جوابشو میده مثلا با ذوق میخواد یه چیزو نشون بده یا عین ماتم زده ها نگاش میکنه یا میزنه تو ذوقش یه ریز هم غر میزنه...یه ساعت پیش رفتم پیشش گفتم چرا اینطوری میکنی میگه خستم یا هیچی نمیگه آخر اومدم اتاق...خسته شدم جایی رو ندارم برم روزا دخترم بهونه میگیره حوصلش سر میره خونه بازی و پارک هم نمیشه که هرروز ببرم...شب هم اینجوری...افسرده شدم..اینقدر نسبت بهش سرد شدم که حد نداره..چکار کنم خدا😭😭😭
مشکل مالی وکاری نداره
تو برو بشین کنارش بگو بخند، تنقلات و میوه آماده کن هر چی، بشین حرف بزن باهاش، از شیرین کاری های دخترت حرف بزن، در مورد کار همسرت که روز چه جوری گذرونده از یکی شاکی بود تو هم دفاع کن مثلا بگو اره به چه حقی اینکار کردن و..... کم کم اونم راه میافته
دیشب برای اولین بار شام نزاشتم اومد کلی غر که چرا شام نزاشتی تو خونه چکار میکردی انگار فقط میاد شام بخوره بخوابه
فیلم دانلود کن خوراکی و تنقلات اماده کن اومد بخورید و ببینید تو فضای خونه رو شاد کن
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
