شوهرمی موضوعی رو ب مادرش گفته بود، منم حرف میزدیم مادرشوهرم گف خبرا میرسه، منم ناراحت شدم چون دپس نداشتم بغهمن چی خریدم گفتم محمد اشتباه کرده گفته خط قرمزمنه این چیزا....
لیوانارو محکم انداخت تو سینک ب سرصدا کردن ریدن ب خط قرمزات...
جوابشونو دادم گفتم متاسفم واسه خودم و شما چرا بی ادبی میکنی.
گریه کردم برم بالا گف سره سفره پدر مادر که بزرگ نشدی 💔😭😭😭😭😭😭😭😭قلبم تیکه تیکه شد
من بچه طلاقم پیش پدربزرگ مادربزرگم بزرگ شدم ولی شرایط منو قبول کردن توقعی نداشتم ازش چون مثه مامانم دوسش داشتم با این حرفش برام تموم شدن
فهمیدم همه مثه همن
قلبم داره میسوزه درد میکنه انگار دارم خفه میشمممم
متاسفم که انقدر احمقم همه رو مثه خودم میبینم ... 💔😓😭بگین من الان چیکار کنممممم
کسیو ندارم که برم پیشش گله کنم گریه کنم.
اصلا توقع نداشتم اصلااااا اوج بی شخصیتی رو نشون دادن میدونست من چقد درد دارم چقدر رو این جمله حساسم بازمگف💔🥺😭😭😭😭😭😭😭