خاهرم با مانتوی کوتاه ک تا سر باسنش نیس میره بیرون با دوستاش حالا من اگه جرعت دارم جلوش اسم این مدل مانتو زو بیارم آرایش میکنه عیبی نیس من اگه بهش بگم میگه چرا میخای آرایش کنی بهش بگم با دوستام میخام برم بیروح ی جوری اخم میکنه ک من دیگ نمیگم میخام برم بیرون ولی خلهرم نخ میره بیرون هر موقع عشقش کشید برمیگرده خاهرم آرایش کنه مانتو کوتاه بپوشه بره بیرون عیبی نیس ولی نوبت ب من میره نه از سر زبونش نمیفته ب مامانم گفتم امروز برام مانتو بخر بخدا بعد چند سال ی بار ازش درخواستی کردم خاهرم گفت نخ پول نداریم بحث حسودی نیس فقط چرا ب خاهرم گیر نمیده
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
هر چی دلت میخواد بپوش آرایش بکن با دوستات زیاد برو بیرون اگه مامانت گیر داد خواهرتو بزن تو سرش بگو چطور فلانی میکنه اگه کار بدیه اونم نباید بکنه . اگه خیلی اذیتت کرد برو مانتو ها خواهرتو پاره کن لوازم آرایشش رو بنداز دور بگو حالا که منو نمیذاری اینم نباید بذاری . البته این پلن b هست. تو سعی کن همون راهی که گفتمو پیش بگیری اگه نشد این راه آخره لااقل دلت نمیسوزه که اون میکنه تو نمیکنی 🤣🤣 🤣
بحث این نیس چرا اون هر کاری ک دلش میخاد بکنه ازاده ولی من نه باورت نشه ی کاری باهام کرده گفتم ...
ببین مطمئنا خواهرتم وقتی اولین بار خواست اینکارا رو کنه بهش گیر دادن ولی اون سفت و سخت وایستاد . تا جایی که الان براشون عادیه . ولی تو چون نکردی همیشه حرف گوش کن بودی الان ازت انتظار بیشتری دارن . یه چند بار که به حرفشون گوش نکنی درست میشه . تومانتو کوتاه بپوش ، آرایش کن یه گوشت در باشه یکی دروازه بالاخره بیخیالت میشن.