داشتم به زندگیم فک میکردم به ادامه تحصیلم ،پارسال کلی تلاش کردم خوندم کنکور و خوب دادم همه خوشحال شدن بجز پدرم ،همه قبلش بهم میگفتن اگه خوب بدی کنکور رو بابات اجازه میده ،ولی نداد همه تلاشام و ارزوهام نابود شد حالا چپیدم تو خونه ،باید مثل بدبختا منتظر بمونم یکی بیاد منو بگیره😭😭😭ولی این اصلا چیزی نیست که برنامم بود ،امشب خیلی بخاطرش بغض کردم و زدم زیر گریه