این فکرا داره نابودم میکنه این که تا اخر عمرم تنها بمونم تا کی تا چه سنی؟!!!!

خدا لعنتش نکرد 

همون پسر با گریه زاری اومد خاستگاریم شب نامزدی بهم پیام داد خداروشکر مال من شدی از خدا خواستم سرافکندم نکنه بتونم لایقت باشم خوشبختت کنم 

اما چه که نکرد مهریمم بالا کشید هنوزم هرجا میشینه بدمو میگه 

یه خاستگار داشتم پدر شوهر سابقم بهش زنگ زده بود که این رن زندگی نیست مریض و شکاکه 

هنوزم ولم نمیکنن با هزارتا مدرک از خیانتش 

خدا هیچوقت پشت من نبود راستش 

خیلی وقته هیچی ازش نمیخوام نه خوشبختم کرد نه حقمو گرفت از کسی که نابودم کرد

نمیترسی از تنهایی 

‌پیجشو میدونم اون مادرمو فالو کرده مادرمم فالوو داره 

ولی من اهل عکس گذاشتن رو پروفایلم نیستم از طرفی میترسم درخواست بدم فالو کنم 

نه باورت میشه بعد ۴سال تو یه شب همه چی رو دیدم 

شک میکردم بهش اما بازیگر خوبی بود و لو نمیداد 

یه شب که فرداشم مسافر بودیم 

اومد خونه گفت گوشیمو فروختم جدید خریدم میرم تا سر کوچه شارژر براش بخرم 

من داتم ساک میبستم تو جیبش گوشی دیدم که گفته بود فروختمش بدون سیمکارت 

از دروغش تعجب کرد زد به سرم چکش کنم رمزم روش نبود 

ببین تو یه شب من مردم 

چه که ندیدم 

تو اینستاش به هزارتا دختر پیام داده بود و چت کرده بود 

و قرار رابطه گذاشته بود با پول 

دیدم با چند نفر تماس تصویری برا س …س داشت 

از روشون عکس گرفته بود و عکس اونجای خصوصی زنا تو گوشیش بود همونا که باهاش تصویری بودن …

دیدم فیلم گرفته رفته شمال با دوستاش و زنای ناجور داشتن مشروب میخوردن 

همون تایمی که به من احمق گفت میرم سه روزه سفر کاری

تو اس ام اساش دیدم که با یه زن چت کرده بود و حتی اومده بود تو خونم …از چتاش همرو دیدم 

و تیر اخر که تا الان به خودم نیومدم با دختر عمشم بود 

چطوری اشنا شم میگم محیط کارم هیچ مردی نیست از کجا اشنا بشم

دقیقا مشکلم اینه حس میکنم به اندازه کافی زیبا نیستم عکسمو بزارم پروفایل اینستام عکس ندارم 

و محیط کارم هیچ مردی نیست خودمم ادم به شدت اروم و خجالتیم 

چقدر برات خوشحال شدم 

ولی خدا خیلی جاها میتونست برا منم  همچین  موقعیتی پیش بیاره نیاورد 

دو سال گذشت و هرکی اومد فقط برا دوستی خواست منم جوابشون کردم 

الان از زندگیت راضی ؟چند سالتون بود خیلی خوشگلی؟