عزیزم بقول دوستمون بعضیا رو حساب اینکه میخوان یه چیزی گفته باشن میگن بنظرم اگه دیدی یکی زیادی پیگیره و مدام میپرسه کافیه بگی هیچکدوممون تمایل نداریم و همسرم از من سرسخت تره دیگه فکر نکنم برن از همسرت بپرسن چرا نمیخاد 😂
در ابتدا بحث شامل این بود که چرا چنین فرهنگی (دخالت نکردن) با وجود سطح سواد بالا جا نیفتاده، با پیش رفتن بحث، موضوع دیگری باز شد که از نظر ماهیت، متفاوت از موضوع اول به نظر اومد، دلیل دوگانگی این میتونه باشه
بله کاملا درسته،من میگم چرا یاد نمیگیریم یه چیز دیگه بگیم، مثلا بگیم گونجیشگ جون تازگیا چه مهارت جدیدی یاد گرفتی؟ یا مثلا به نظرت مرغ اول بوده یا تخم مرغ یا غیره
یکی از دوستهامون اساره‌ی خوبی کرد، فرمودن وقتی من از این کار حرص میخورم در واقع طرف رو حریص‌تر میکنم که به کار غلطش ادامه بده، خیلی ببخسید باید گفت گور بابای فرهنگ‌سازی، هیچ اهمیت ندم باید
من بیشتر حرص میخوردم و تلاش میکردم یه کاری کنم که مثلا اون طرف دیگه نره عین این سوال رو از امثال من بپرسه و بساط این دخالت برچیده بشه، ولی خب، مثل اینکه درست نیست و جور درنمیاد، دوستهامون هم خیلی خوب راهنمایی کردن
واقعا درسته .حالا من زود بچه دار شدم و پسرم الان ماشاا... ۸سالشه یکی از همین عزیزانی که با سوالاشون آدمو کلافه میکنن به من گفت اعتقادی به روشهای جلوگیری نداشتی؟ واقعا این حرف آزارم داد با وجود اینکه اون خانم بقول شما سطح سواد بالایی داشت و انتظار داشتم به تصمیم من احترام بذاره .ینی میگم همه جا این افراد هستن و برای هر کاری اظهار نظر میکنن
من و شوهرم تصمیم گرفتیم بچه دار نشیم ، یک مقداری به همون دلایل که شما گفتی و یک درصد بیشتری بخاطر بعضی از اعتقادات خودم ، ولی چند شب پیش خواب دیدم بچه دار شدم با اینکه یک خواب بود ولی با تمام وجود اون عشق و مهر مادر و فرزندی تجربه کردم خیلی ناب و زیبا بود کلی باز با خودم کلنجار رفتم سر تصمیم محکم وایسادم ، اگر تو هم حسش کنی نظرت عوض میشه ، ولی شما از رفتار و دخالت های کسایی عصبانی هستی، نه همه بعضا، نه بخاطر این عشق مادر فرزندی بلکه برای چش خواهرشوهر دختر عمو و فلان فلان در بیارن یا صرفا ثابت کنن که نازا نیستن بچه میارن ، به نظر من ارزش نداره بخاطر همچین آدمهایی عصبانی باشی و یا از بچه ها تنفر داشته باشی،
باور بفرمایید من همین چند ساعت پیش به همسرم که دیروز عمل حجامت(که من کلا باهاش مخالفم ولی چون خودش دوست داره به تصمیمش احترام میذارم) رو انجام داده بود دقیقا این جمله رو گغتم: عزیزم، قصد دخالت در امور و برنامه‌ت رو ندارم، ولی به نظر من یه دوش بگیر تا جای زخما هر چند سطحیه زود خوب بشه و عفونت نکنه...
یعنی میخوام بگم از همسر نزدیک‌تر و راحت‌تر که نیست.. ادعای فرهنگ نمیکنم بخدا ولی باز به خوذم اجازه نمیدم در امور و برنامه‌های شهصیش با حالت دستوری دخالت کنم،نهایتا نظرم رو میگم اونم اگر نیاز بود
من وقتی میگم بچه، منظورم آدمه، البته این تنفر رو کاملا پذیرفتم که ریشه در تروماهام داره و اغراق شده‌س، ولی در هر حال ما زنیم، هممون کمابیش دیمیتر(ایزد بانوی مادرانگی) رو در وجودمون داریم، شاید عجیب باشه ولی من خودم دیمیتر بسیار بالایی دارم، بازیگر تئاتر که بودم همواره نقش مادر بهم میدادن، هنوزم اینجوریم، تنفر من از بچه برمیگرده به کانسپت پَسرَوی بشر و جنایات بشری (ساده‌تر بگم، كیفیت پایین زیست، سطخی‌گرایی، آموزش و پرورش غلط و ...)
مثلا اون قسمت حرفتون که گفتین طرف بچه میاره که ثابت کنه نازا نیست یا چشم فلانی دربیاد... صادقانه و بدون توهین بگیم، این آدم با این طرز تفکر چه بچه‌ای میخواد تربیت کنه، تبدیل به آدمش کنه و راهی جامعه‌ی بشری کنه؟؟؟؟
تکامل طی زمان به وجود میاد و همه ی ما قربانی این فرایند میشیم
مثلا قبل اینک ماشین وجود داشته باشه مردم زندگی به شدت سختی داشتن یا قبل اینک گوشی وجود داشته باشه مردم برای ی اخوال پرسی ساده باید کلیومترها راه میومدن
تربیت بچه هم همینه
خیلی سال طول میکشه تا به اون نقطه برسیم ک مردم قبل فرزند آوری در مورد نحوه ی تربیت و تروما و .. تحقیق و مطالعه کنند و ما و فرزندانمون هم بخشی از این پروسه ی تکامل هستیم ک قربانی میشیم
و کلا روند جهان همینه اگر همه چیز از روز اول کامل بود دیگ نیازی به خلق آدمیزاد نبود اصلا
اما با همین شرایطم میشه فرزندی رو تحویل جامعه داد ک فردی مفثد آگاه متشخص و فهمیم باشه و اگر دلیلمون برای فرزند نیاوردن شرایط جامعه باشه واقعا خودمون رو از لذت بزرگی محروم کردیم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
43 ثانیه پیش
50 ثانیه پیش
56 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
