شیرم خیلی کم بود هرکاری کردم زیاد نشد بچه اولم بود شاید تجربشو نداشتم بچم ساعت ها زیر سینم بود ولی باز از گرسنگی جیغ میکشید پوشکشو خیلی کم خیس میکرد ک دکتر گف شیرت کمه وگرنه باید زود زود پوشکشو خیس کنه اینطوری بدنش کم اب میشع
دلم خون میشد از یطرف درد بعد زایمان از یطرف گرسنگی بچه ای ک ب خودم قول داده بودم شیر خودمو بهش بدم چون من ی بچه شیرخشکی بودم
خلاصه دخترم دیگ شیرمو نخورد و همش سینه م رو پس میزد الان چهار ماهشه
شیرم کاملا خشک شده امشب بعد چهار ماه بطور خیلی عجیب همش دستشو مینداخت رو سینم الکی گفتم بزارم رو سینم دیدم طفلی بچم ب دنبال شیر هست هرچی میخورد میدید شیر نیس ولی سینمو ول نمیکرد
حالمو کسی درک میکنه ک شرمنده بچش هس ک ب هر دلیلی نتونسته شیر خودشو بده
خیلی گریع کردم
دلم خونه برات مادر ..........💔