عزیزم من که پسرم اصلا سینمو نگرفت چی بگم
سینم پر از شیر بود
ولی بچه از گشنگی جیغ میزد
نخورد که نخورد
سینمو گاز میزد و خون میومد
با درد زایمان و خشک شدن سر و گردن و در نهایت بستری شدن
شیر تو سینم حبس شد و تمام سینم شد گره های شیری که تا دو هفته هم هنوز کامل باز نشد
از درد سینه باید نشسته میخوابیدم
همه مادرا به نحوی زجر کشیدن عزیزم
همه ما میخوایم تمام خودمونو برا بچمون بزاریم ولی گاهی نمیشه و دست ما نیست
خودتو سرزنش نکن عزیزم
من خیلی اینکارو کردم
مادر شاداب بیشتر به کار بچه میاد بیشتر حالش خوب میشه با شادابی تو