2733
2739
عنوان

ابروم جلوی شوهرم رفت

1537 بازدید | 36 پست

بابام مریضه بیمارستانه اعتیاد داره الان کبد و کلیه‌ش رو داره از دست میده، از بچگی دیگه ما رو ول کرد و پیش ما زندگی نمی‌کنه، الان عمه ها و پدربزرگم زیرپاش نشستن که بچه هات میخوان بمیری ارثت رو بگیرن، گفتن خونه رو به اسم ما کن تا به اونا چیزی نرسه. اینو کاری ندارم الان.


شوهر من کادر درمانه تو همون بیمارستانیه که پدرم بستریه، دکترهای مختلف رو میبره بالا سر شوهرم، امروز رو انداخته به یکی از دکترها که نوبتش تا چندماه پره که پدرم رو عمل کنه بردتش بالا سر بابام. بابام گفته نمیخوام این دکتر منو عمل کنه به دکتر گفته بره بعد به شوهرم گفته تو میخوای من بمیرم خونم مال شما بشه برای همینه همش میری دکترایی که باهاشون زد و بند کردی رو میاری بالا سرم و کلی حرف دیگه. بعد حالا شوهر من خونواده خیلی ثروتمندی داره و خونه ایی که الان توش هستیم قیمتش ده برابر خونه پدریمه.


شوهرم اومد خونه انقدر عصبی بود تا حالا این شکلی ندیده بودمش، بعد همه‌ی حرصشو سر من خالی کرد. بعد میگم حسی به پدرم ندارم همه از دستم عصبانی میشن


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2731
2740

عزیزم از حالا فقط خودت پیگیر کار پدرت باش

تا هم وجدانت راحت باشه هم رندگی خودت تحت تاثیر این موضوع قرار نگیره

بیاید مهربون تر با هم صحبت کنیم🤝🏻 اینجا فضای مجازیه ولی آدمای پشتش که مجازی نیستن...واقعین...دل دارن🙂
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

طلا

99donya | 33 ثانیه پیش
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز