2737
2734

دوستم اس داد ..

گفت که بابام با زن همسایه رابطه داشته مامانم فهمیده میخواد طلاق بگیره منتظره خردادماه بشه درسای منم تموم بشه بعدا ..

دلم برای پدرش سوخت که زنی که چقدر پاش مونده بود بخاطر هوس کثیف اش و ذات کثیف اش نتونسته غلبه کنه از دست داده..

و فرزند شو از دست داده

اگر مدت کمی میام در حال خوندن کتاب ها هستم .. در حال رشد هستم "روح " ام را بازسازی میکنم "جسمم را اماده میکنم تا زخم هایی که بهم وارد شده را ابیاری بدم .. در حال رفتن هستم..


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2731
دلت برای باباعه سوخت؟  احیانا نباید دلت برای مادر میسوخت

نه مادرش نسوخت ..

چون فهمیده که شوهرش چقدر ادم بی وفا بوده و چقدر پست بوده ..

از دستش خلاص میشه و زندگی جدید شروع میکنه

متاسفانه من یکم نگرش متفاوت دارم

اگر مدت کمی میام در حال خوندن کتاب ها هستم .. در حال رشد هستم "روح " ام را بازسازی میکنم "جسمم را اماده میکنم تا زخم هایی که بهم وارد شده را ابیاری بدم .. در حال رفتن هستم..
2740
دلت برا پدرش سوخت؟؟؟؟؟

بله پایین گفتم چرا

اگر مدت کمی میام در حال خوندن کتاب ها هستم .. در حال رشد هستم "روح " ام را بازسازی میکنم "جسمم را اماده میکنم تا زخم هایی که بهم وارد شده را ابیاری بدم .. در حال رفتن هستم..
دلت برا پدره سوخته🙄🙄🙄

یس

اگر مدت کمی میام در حال خوندن کتاب ها هستم .. در حال رشد هستم "روح " ام را بازسازی میکنم "جسمم را اماده میکنم تا زخم هایی که بهم وارد شده را ابیاری بدم .. در حال رفتن هستم..

ساقیتو عوض کن و یا دوباره معادلات زندگی رو از اول دوره کن

روزی داریوش بزرگ دستور داد تا همه یونانیان حاضر در کاخ را به حضور او بیاورند...سپس از آنان پرسید به چه بهایی حاضرند جسد پدر خود را پس از مرگ بخورند؟ یونانیان پاسخ دادند که به هیچ قیمتی حاضر به انجام چنین کاری نیستند. داریوش سپس دستور داد هندیان موسوم به گالاتی که والدین خود را پس از مرگ میخوردند به پیشگاه بیاورند!سپس در برابر یونانیان از ایشان پرسید به چه قیمتی حاضرند جسد پدر مرده خود را روی تلی از هیزم گذاشته و بسوزانند. هندیان فریاد بلندی کشیدند و از شاه خواهش کردند که چنین سخنان کفرآمیزی را نگوید...حس میکنم که داریوش حجت را بر صاحبان هر عقیده‌ای تمام کرد. این داستان نشان میدهد که عقاید هرکس فقط از نظر خودش بی‌عیب است و اگر کسی گمان کند عقیده دیگران نادرست است حق ندارد عقیده خودش را به زور به آنها تحمیل کند.به نقل از تاریخ هرودوت؛ کتاب دوم؛ صفحه ۳۷
ساقیتو عوض کن و یا دوباره معادلات زندگی رو از اول دوره کن

ساقی من شمایی گلم تورو عوض کنم نمیشه که  

اگر مدت کمی میام در حال خوندن کتاب ها هستم .. در حال رشد هستم "روح " ام را بازسازی میکنم "جسمم را اماده میکنم تا زخم هایی که بهم وارد شده را ابیاری بدم .. در حال رفتن هستم..
ساقی من شمایی گلم تورو عوض کنم نمیشه که    

دیدی گفتم ۳ کار میکنی 😂🤭😅

روزی داریوش بزرگ دستور داد تا همه یونانیان حاضر در کاخ را به حضور او بیاورند...سپس از آنان پرسید به چه بهایی حاضرند جسد پدر خود را پس از مرگ بخورند؟ یونانیان پاسخ دادند که به هیچ قیمتی حاضر به انجام چنین کاری نیستند. داریوش سپس دستور داد هندیان موسوم به گالاتی که والدین خود را پس از مرگ میخوردند به پیشگاه بیاورند!سپس در برابر یونانیان از ایشان پرسید به چه قیمتی حاضرند جسد پدر مرده خود را روی تلی از هیزم گذاشته و بسوزانند. هندیان فریاد بلندی کشیدند و از شاه خواهش کردند که چنین سخنان کفرآمیزی را نگوید...حس میکنم که داریوش حجت را بر صاحبان هر عقیده‌ای تمام کرد. این داستان نشان میدهد که عقاید هرکس فقط از نظر خودش بی‌عیب است و اگر کسی گمان کند عقیده دیگران نادرست است حق ندارد عقیده خودش را به زور به آنها تحمیل کند.به نقل از تاریخ هرودوت؛ کتاب دوم؛ صفحه ۳۷
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز