2733
2734
عنوان

با تمام مشکلات زیاد و عجیبی که با شوهرم داشتم....

| مشاهده متن کامل بحث + 7034 بازدید | 222 پست
منم به شخصه با داشتن مشکلات خانوادکی ، از خدا میخوام قوی باشمو با کمترین مشکل غمباد نکنم

دست خدا روی سر زنان قدرتمنده

اگر در مسائل بارداری و مادری و کودکان نظر میدم چون تجربه سه بارداری و فرزند داری دارم ، شما هم اگر تجربه ندارید بهتره مامانارو نگران نکنید الکی 

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید

خب خیلی از زن ها بخاطر عدم امنیت جانی نمیتونن پروسه طلاق رو از خونه شوهر پیگیری کنن. خیلی از مرذا میزنن، محدود میکنن، ممکنه گوشی و مدارک زن رو بگیرن قایم کنن. جوری هم میزنن تو بدن علامت نمونه نشه شکایت کرد،  

خب خیلی از زن ها بخاطر عدم امنیت جانی نمیتونن پروسه طلاق رو از خونه شوهر پیگیری کنن. خیلی از مرذا می ...

این مدلها ۵ درصد از ۱۰۰ در صدی هستن که ول میکنن میرن 

اگر در مسائل بارداری و مادری و کودکان نظر میدم چون تجربه سه بارداری و فرزند داری دارم ، شما هم اگر تجربه ندارید بهتره مامانارو نگران نکنید الکی 
2731
نه خیر  اینجا پر از این تاپیک هاست سرچ کن از آدم هایی که نفرین میکنن متنفرم و بدون که به ...

تو پروسه طلاق که بودین ،با شوهرت حرف میزدی ؟چطوری اشتی کردین ؟بچه ها سختشون نبود ؟منم دادخواست دادم ولی تو خونه خودمم ،ب شدت سختمه ،انگار همه دنیا اندازه یه قوطی کبریت شده برام ،طی روز نفس کم میارم احساس خفگی میکنم 

تو پروسه طلاق که بودین ،با شوهرت حرف میزدی ؟چطوری اشتی کردین ؟بچه ها سختشون نبود ؟منم دادخواست دادم ...

نه زیاد در حد مسائل مربوط به خونه و بچه ها خیلی کم حرف میزدم ، آشتی نکردیم تصمیم گرفتیم بخاطر دخترم زندگی کنیم و نقاب شادی بزنیم کم کم طی سه سال همسرم به خودش اومد و نقاب شادی تبدیل به واقعی شد تا حدی البته من هنوز بعضی شب ها گریه میکنم ازون دوران و خودمو پیشش تخلیه میکنم با حرف ، نذاشتیم بچه زیاد بفهمه ولی بازم یاد یه چیزایی میفتم جیگرم کباب میشه مثلاً می‌گفت مامان با من و بابا بیا بیرون التماس میکرد و..... ، منم سختم بود تازه باردار هم بودم وقتی پروسه طلاق شروع شد و تا آخر ..... ولی بخاطر آرامش بچم و پدرم موندم خونه پدرم اصلا طاقت نداشت از نظر جسمی ممکن بود خطرناک شه


اگر در مسائل بارداری و مادری و کودکان نظر میدم چون تجربه سه بارداری و فرزند داری دارم ، شما هم اگر تجربه ندارید بهتره مامانارو نگران نکنید الکی 
خداروشکر که درست شد ،من اوضاعم از تو بدتره 

هیچ وقت اینو نگو 

اگر در مسائل بارداری و مادری و کودکان نظر میدم چون تجربه سه بارداری و فرزند داری دارم ، شما هم اگر تجربه ندارید بهتره مامانارو نگران نکنید الکی 
هیچ وقت اینو نگو 

دیگه چیزیه که هست ،صبح میره ساعت دوازده شب میاد ،من یه پسر هفت ساله دارم بعدش چند تا سقط کردم میگه نازایی من پنج تا بچه میخام الانم چند جا رفته خاستگاری ،منتظره من از خونه بزارم برم که نامه ازدواج مجدد بگیره ،بازم بگم ؟؟

دیگه چیزیه که هست ،صبح میره ساعت دوازده شب میاد ،من یه پسر هفت ساله دارم بعدش چند تا سقط کردم میگه ن ...

مگه شما میدونی من توو شرایطی بودم؟

شرایط آدم ها قابل مقایسه نیست

اگر در مسائل بارداری و مادری و کودکان نظر میدم چون تجربه سه بارداری و فرزند داری دارم ، شما هم اگر تجربه ندارید بهتره مامانارو نگران نکنید الکی 
گفتی خیانت دیدی ،منم دیدم و موندم ،دارم کم میارم ،کاش خدا نگاهم کنه یا جونمو بگیره اشکای پسرمو نبینم ...

چرا اشک؟ نذار بفهمه 

اگر در مسائل بارداری و مادری و کودکان نظر میدم چون تجربه سه بارداری و فرزند داری دارم ، شما هم اگر تجربه ندارید بهتره مامانارو نگران نکنید الکی 
میفهمه خیلی باهوشه ،رفتارای همسرمم تابلوئه 

وا نباید بذارید ، آسیب میبینه

اگر در مسائل بارداری و مادری و کودکان نظر میدم چون تجربه سه بارداری و فرزند داری دارم ، شما هم اگر تجربه ندارید بهتره مامانارو نگران نکنید الکی 
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز