2737
2734

چهار ساله با همسرم ازدواج کردیم و دوساله زندگی مشترکمون رو شروع کردیم هربار عصبی میشه هرچی از دهنش درمیاد میگه سر کوچکترین چیزا بزرگترین تلافی ها رو سرم درمیاره اخلاقش تو جمع کاملا برعکس واقعیتش هس که با منه ده تا مشاوره رفتم بی نتیجه


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2728
باردار نشو

کاملا از شوهرم ناامید شدم امروز خونه جاریم دعوت بودم وقت نکردم غذا بپزم گفت حق ندارم لباسی که دلم میخواد و بپوشم منم مثه هپلی ها رفتم حتی فرصت آماده شدن بهم نداد اونم مهمونی چهل نفره

2738

وایییییی تورو خدا باردار نشو ... تمام خصوصیات شوهر منو دادی انگار ... منه خاک بر سر  هم توی عقد فهمیدم ولی اشتباه کردم جدا نشدم .. الانم به خاطر بچه هام اسیرم ولی با یه قلب مچاله و بیماری اعصاب که دچارم کرد... جدا شو 

نه اصلا بچه نیار منم همینطور بود انقدر اذیت شدم بچه آوردم به خودکشی فکر میکردم ولی هربار میگفتم بچم چی، چون مردا سریع پیدا میکنن بچم میرفت زیر دست زن بابا اصلا به حرف کسی اهمیت نده من خیلی مشاوره میرفتم و به من میگفتن کوتاه بیا منم همش فکر میکردم من مقصرم الان افسردگی گرفتم حتما برو یه مهارتی یاد بگیر برو سرکار که مستقل بدون خانوادت زندگی کنی نه اینکه برگردی خونه پدری حرف و سرکوفت بشنوی 

لطفاااااا بچه نیاریدبذاربد ثبات پیدا کنید توی رابطتون مطمعن بشید از کنارهم موندنتون،بعدش بچه بیارید

37سالمه  و دیگه دارم به جدایی جدی فکر میکنم این زندگی هیچ چیز برام نداشته جز تنهایی

روز سوم عید به خاطر خواهر اشغالش که مهمونی شو یه کم دیرتر رفتیم هر چی لایق خودشو پدر مادرش و خواهراش بود به من گفت و لرز انداخت به تن منو بچه هام از عربده هاش ..بعد همون خانواده ی گوهش تولدش چند روز پیش بود یه تبریک با تلفن نگفتن بهش ... خاک توووو سر همشون

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
داغ ترین های تاپیک های امروز