نامزد رسمی نشدیم خواستکاری اومدن ولی یه بحث شدیدی قبل سفرش داشتیم که گفتیم رابطه تمام بشه تو اوج عصبانیت بودیم هردو
بعد دیدم از سفر اومد زنگ زد ببینه دیدم سوغاتی خریده برام گفت ارزو داشتم یکیو داشتم براش میخریدم بعد متوجه شدم برای خانواذشم هیچی نخریده درحالیکه خانوادشو خیلی میخوتد
نمیدونم بزارم پای دوست داشتنش یا پای وابستگیش