جمعه و ماه مبارک ، تو کجایی آقا ؟
کاش می شد که همین جمعه بیایی آقا
جمعه ها می رسد و میگذرد اما حیف
چشم بر روی تو نائل نشود اما حیف
بی تو در این رمضان کار دلم لنگ شود
بر سر سفره ی افطار دلم تنگ شود
سیزده قرن گذشت و نشد از تو خبری
کاش من لایق دیدار تو گردم سحری
تو بیا بهر ظهور و فرجت کاری کن
بهر احیای فرج نیز مرا یاری کن
تو ببین ذکر و دعایم که به جایی نرسد
با نگاه تو دل من به صفایی برسد
نکند آرزویِ دیدن تو دیر شود
با فِراقت به خدا عاشق تو پیر شود
جمعه ای رفت و دلم باز به یارش نرسید
وای بر چشم و دلی که به نگارش نرسید
به نبی و به حسن ، هم به علی و زهرا
حضرت عشق بیا و قدمی رنجه نما
.
به تن غرق به خون و به شهِ کرببلا
جان به لب آمده ِای حضرت دلدار بیا
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
روی زمین نگذاشتی شبها سر راحت
وقتی که دیدی مستمندی را سر راهت
در جمع مردم با تبسم مینشستی آه
اما نگفتی با کسی جز چاه از آهت
در بین نخلستان عرق میریختی هر روز
تا شب کمی خرما و نان باشد به همراهت
رؤیای زیبایی برای هر یتیمی بود
بین خرابه نیمهشبها چهرۀ ماهت
محراب کوفه شاهد راز و نیازت بود
"مولای یا مولای" نجوای سحرگاهت
هر چند طوفانی میان سینهات جاریست
آرامشی دارد تَوَکَّلْتُ عَلَی اللَّهت
شهری کمیلت میشود با هر فرازی از
یا نور و یا قدوسهای گاه و بیگاهت
امروز هم دنیا به مردی چون تو محتاج است...
✍ #رضا_خورشیدی_فرد
توی نجف یه خونه بود🌼
که دیواراش کاهگلی بود😍
اسم صاحاب اون خونه🌼
مولای مردا علی بود😍
نصف شبا بلند می شد🌼
یه کیسه داشت که بر می داشت😍
خرما و نون و خوردنی🌼
هر چی که داشت تو اون می ذاشت😍
راهی ی کوچه ها می شد🌼
تا یتیمارو سیر کنه😢
تا سفره ی خالیشونو پُر از نون و پنیر کنه😔
شب تا سحر پرسه می زد...
پس کوچه های کوفه رو
تا پُرِ بارون بکنه باغای بی شکوفه رو🌼🌼🌼
عبادت علی مگه می تونه غیر از این باشه😙
باید مثِ علی باشه هر کی که اهل دین باشه😍
بعدِ علی کی می تونه محرم رازِ من باشه😔
دردِ دلم رو گوش کنه تا چاره سازِ من باشه😔
فردا اگه مهدی بیاد دردا رو درمون می کنه😍
آسمون شهرمونو ستاره بارون می کنه🌟🌟🌟🌟
چشاتو وا کن آقا جون بالای خستمو ببین
منو نگا کن آقا جون دل شکستمو ببین💔
مرحوم محمد رضا آقاسی