من واس خودم یادم نیس
اما مادرشوهرم
بله برون خواهرشوهرم بود بعد شوهرخاله داماد رفته بود دسشویی اینم نمیدونس که دسشویی کسی هست دسشوییم جوری بود که چندنفراز مهمونا داخلش رو میتونستن ببینن بعد صدای اهنگم بالا بود مادرشوهرمم نمیشنید که ما بهش میگیم نرو داخل کسی هست اینم هی درو باز میکرد یهو دید داخل کسی نشسته اومد اینور درو بست
حالا جمعیت رو به دسشویی درحال ترکیدن از خنده بودن.منکه خودم اشکم سرازیر بود
میگفتم مرده از دسشویی در نمیاد دیگه ولی با سری پایین اومد بیرون