خدا میدونه علت کارش چیه کلا خودشم نمیفهمه داره چکار میکنه یکی نیست بگه وقتی گفتی طلاقت میدم حالا که پای نفقه مهریه اومده وسط چرا میگی نمیدم زنم برگرده
ببین من کلا تو زندگی باهاش سختی زیاد دیدم و همیشه سکوت کردمو کوتاه اومدم روم دست بلند کرده باز چیزی نگفتم توهینو فحش بهم داده شخصیت برام نذاشته باز کوتاه اومدم خرجی بهم نمیداد خودم سه ساله کار کردم،فکر رفیق بازیو سیگارو بدبختی با رفیقاش بود دروغگو و پنهان کاربود اخلاق رفتار نداشت فقط تحمل کردم به این دلیل که درست میشه همیشه با پادرمیونی بزرگترا چیزی میشد حلش میکردن ولی ایندفعه دیگه واقعا نمیتونم سکوت کنم
خب منم میگم
حس میکنم دختره خودش مشکل داشت
چون خیلی ول و لوس و آویزون پسرا بود
یادمه دومی که طلاق گرفت برادرم مجرد بود همش بهش خودشو میچسبوند دلبری میکرد عشوه میومد بعد به پسرداییم گفته بود میخواد داداش منو تور کنه که زن دکتر بشه به شوهرای قبلیش پز بده
برادر دوستم با زنش توافقی جدا شدن
کلا دوستم اینا خانواده شون درست حسابی نبود
مثلا باباش طلا میخرید واسه عروس،دوستم اول میکرد دستش یا کلا پسره هرررررچیییییی میشد میومد اول به خواهر و مادرش میگفت
آخرشم دختره توافقی جدا شد
خودشم بابای دختره هم خونه داده بود بهشون هم جهیزیه
ولی دختره تو عقد جدا شد و طلاهایی که خریده بودن به عنوان مهریه برداشت
خواهر خودم تو‌عقد بود فهمیدیم شوهرش دست بزن داره و فحاشی و عصبیه نمی‌دونم چی مصرف میکرد شبا چاقو زیر سرش میزاشت به زور طلاق خواهرمو گرفتیم مهریه هم نگرفتیم
آره دیدم جدا شدن
مهریه هم بعضیا گرفتن بعضیا نه،بستگی به وضعیت افراد داره
دلیلش چی بوده؟ نمی‌دونیم! هیچوقت نمیشه دلیل واقعی جدایی افراد رو فهمید چون باهاشون زیر یک سقف نبودیم که مشکلاتشون رو ببینیم! ولی حالا یکی میگه خیانت، یکی عدم سازش و ....
موقع عقد جدا شدن .حتی دست پسر هم بهش نخورده بود نه تنها مهریه گرفت حتی جهاز هم کادوهایی که پسر براش خریده بود رو پس نداد.بعدمی گید چرا پسرا از مهریه میترسن
