روله ی کوردم.🕊🌞 ما دخترهای غمگینی بودیم که ارزوی یک روز بدون حجاب بیرون رفتن را داشتیم،. ما ، با ماتیک های قایمکی و کابوس های یواشکی و آرزوهای دزدکی خودمان را گول میزدیم .و خاطرات دزدکی مدرسه٫سختگیری های پی در پی مدیر بخاطر برداستن ابرو .ما ، که تمام عمر ترسیدیم دختر بدی باشیم . ترسیدیم مقنعه سرمان نباشد. ابروی پدر را که دستش خونی است ببریم یا چشم سفید باشیم. ما که توی کتاب هایمان فروغ نداشتیم ، چون فروغ میان بازوان یک مرد گناه کرده بود ، ما فقط یادگرفتیم مثل عروسک خیمه شب بازی. بازی کنیم و دیگر چیزی را حس نکنیم. و آن مرد ؛ هر که می خواهد باشد . مهم این است که داس دارد…
ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکشایشالا که مشکل توهم حل بشه😘
روله ی کوردم.🕊🌞 ما دخترهای غمگینی بودیم که ارزوی یک روز بدون حجاب بیرون رفتن را داشتیم،. ما ، با ماتیک های قایمکی و کابوس های یواشکی و آرزوهای دزدکی خودمان را گول میزدیم .و خاطرات دزدکی مدرسه٫سختگیری های پی در پی مدیر بخاطر برداستن ابرو .ما ، که تمام عمر ترسیدیم دختر بدی باشیم . ترسیدیم مقنعه سرمان نباشد. ابروی پدر را که دستش خونی است ببریم یا چشم سفید باشیم. ما که توی کتاب هایمان فروغ نداشتیم ، چون فروغ میان بازوان یک مرد گناه کرده بود ، ما فقط یادگرفتیم مثل عروسک خیمه شب بازی. بازی کنیم و دیگر چیزی را حس نکنیم. و آن مرد ؛ هر که می خواهد باشد . مهم این است که داس دارد…
روله ی کوردم.🕊🌞 ما دخترهای غمگینی بودیم که ارزوی یک روز بدون حجاب بیرون رفتن را داشتیم،. ما ، با ماتیک های قایمکی و کابوس های یواشکی و آرزوهای دزدکی خودمان را گول میزدیم .و خاطرات دزدکی مدرسه٫سختگیری های پی در پی مدیر بخاطر برداستن ابرو .ما ، که تمام عمر ترسیدیم دختر بدی باشیم . ترسیدیم مقنعه سرمان نباشد. ابروی پدر را که دستش خونی است ببریم یا چشم سفید باشیم. ما که توی کتاب هایمان فروغ نداشتیم ، چون فروغ میان بازوان یک مرد گناه کرده بود ، ما فقط یادگرفتیم مثل عروسک خیمه شب بازی. بازی کنیم و دیگر چیزی را حس نکنیم. و آن مرد ؛ هر که می خواهد باشد . مهم این است که داس دارد…
سوالات تکراری که دیدم و جواب های مشترک:اول: اعتماد به نفس و عزت نفس داشته باشید. دوم: اونقدری که فکر میکنید آدما به شما اهمیت نمیدن و اصلا به شما فکر نمیکنن پس بیخیال. سوم: وابسته نباشید مخصوصا احساسی. چهارم: چرا اینقدر دهن به دهن آدما میزارید؟؟ بی اهمیت باشید هرچی گفتن بگو اوکی تو درست میگی. پنجم: نصیحت به از خودم کوچکتر اینکه بیشتر کتاب بخون و تلاش کن و تنبل نباش و رو خودت سرمایه گذاری کن. زبان و کامپیوتر و مهارت های مختلف یاد بگیر. ششم: ولله پسرا ارزشی ندارن که بهشون وابسته شید و گریه کنید و حرص بخورید. هیچ آدمی از اینکه دوست پسرش ولش کرده نمرده :/ . هفتم: اگر کسی مسخرت میکنه اصلا حساس نشو و بی اهمیت باش و باهاش بخند یا زل بزن تو چشماش و هیچی نگو اگر ناراحت بشی و جواب بدی اونم خوشش میاد و هی اذیتت میکنه./ والا خیلی پرسیدید امضامو عوض کردم😂 فعلا همون تیچر و کوچ اموزشی بودن بیشتر از بقیه شغلام دوس دارم همون خوبه صدام کنید :) /
روله ی کوردم.🕊🌞 ما دخترهای غمگینی بودیم که ارزوی یک روز بدون حجاب بیرون رفتن را داشتیم،. ما ، با ماتیک های قایمکی و کابوس های یواشکی و آرزوهای دزدکی خودمان را گول میزدیم .و خاطرات دزدکی مدرسه٫سختگیری های پی در پی مدیر بخاطر برداستن ابرو .ما ، که تمام عمر ترسیدیم دختر بدی باشیم . ترسیدیم مقنعه سرمان نباشد. ابروی پدر را که دستش خونی است ببریم یا چشم سفید باشیم. ما که توی کتاب هایمان فروغ نداشتیم ، چون فروغ میان بازوان یک مرد گناه کرده بود ، ما فقط یادگرفتیم مثل عروسک خیمه شب بازی. بازی کنیم و دیگر چیزی را حس نکنیم. و آن مرد ؛ هر که می خواهد باشد . مهم این است که داس دارد…