2733
2734

بچه ها من تازه عروسم و تو یه ساختمون هم با مادرشوهرم هستیم جونم براتون بگه از روزی که عروسی کردم انگار خار بودم تو چشم اینا کاربدی هم نکردم جز خوبی در حقشون به خصوص مادرشوهرم ولی اینجوری هستن مادرشوهرم و خانواده شوهرم هزار دفعه اشک منو دراوردن بی دلیل و دخالتاشونم نگم براتون هی من کوتاه اومدم گفتم زندگیم خراب نشه نشستم فکر کردم که من پدرو مادر ندارم کجا برم شهر غریب آواره کوچه خیابون میشم و پشتوانه هم که ندارم بخاطر همین هیچی نگفتم از طرفی هم شوهرم پشتم نیست و پشت خانواده بارها شده چون خانوادش توقع از من دارن و من انجام ندادم با من قهر کرده و جنگیده هی این کلمه رو گفته نمیتونی با خانواده من بسازی جداشیم مثلا مادرش تو تمام مسائل زندگی به جای ما تصمیم میگیره خواهراش وقتی میان خونه مادرشون منم باید برم اونجا اگه نرم بی احترامی حساب میشه از نظر اونا مثلا تا چند روز که خواهراش میان میمونن خونه مادرشون میریم سر می‌زنیم با شوهرم چون اون از من میخواد از در که میرم داخل خانوادش بلند نمیشن یدونه از خواهراش سلام درست حسابی داد یدونه از خواهراش ودو تا بچه خواهرش به من سلام ندادن و منو ندید گرفتن حتی یه نگاه هم نکردن من از در اومدم مهمون هم کلی اونجا بود خجالت کشیدم منم یه دقیقه نشستم کفری شدم بلند شدم با عصبانیت سریع اومدم بیرون خداحافظی هم نکردم و در رو هم کوبیدم شوهرم بلافاصله اومد طبقه بالا این چه کاری بود کردی بلند شدی یهویی بدون خدافظی با عصبانیت اومدی تو گذشت کن و نشو مثل اونا جواب بدی رو با بدی نده خواهرم مشکل جای دیگه داشت و دلش پر بوده وشوهرم  قهر کرد و بهش برخورد شما جای من بودین چیکار میکردین

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

شوهرتو بخاطر رفتار بد خونوادش از خودت نرون

اینجور وقتا محترمانه رفتار کن، خداحافظی کن و برگرد خونتون و بعدش با شوهرت صحبت کن که حد و مرزهارو رعایت کنید تا حرمتتون حفظ بشه

وقتی شما با قهر دربو میکوبید و میرید باعث میشه شوهرتم نسبت به شما گارد بگیره اما اگه محترمانه رفتار کنید به شما و تصمیمتون احترام میذاره و بهتر اعتماد میکنه

اما حتما حتما حتما از این به بعد حد و مرزهارو مشخص کنید وقتی خواهر شوهری که بهتون بی احترامی کرد، اومد خونه ی مادرش شما نرید (تا وقتی که ازتون عذرخواهی نکرده بابت رفتارش)

اونا باید بدونن شما شایسته ی احترامید و اگه بی احترامی کنن مثه سابق نخواهید بود

آرزو میکُنم حالِت مثـِ ذاتِت باشه😊
2731

همدردیم منم تو یه ساختمونم باهاشون هرکی بیاد منم باید بلندشم برم نرم واویلا میشع که بی احترامی کرده چندروز پیش خاله شوهرم اومده بود من رفتم تا ساعت یک شب هم پایین بودیم چون فردا تا ظهر نرفتم بعدازظهررفتم به محض ورودم مادرشوهرم شروع کرد ک چرا نیومدین پدرشوهر خرفتمم از اونور بذ کنایه جلو مهموناشون گفت ولشون کن زن و شوهر از شلوغی بدشون میاد ماهم درو کوبدیم اومدیم بالا پایین هم نرفتیم دیگه من بچه کوچیک دارم دخترم ده ماهشه تا ظهر میخوابه توقعشون از عروس زیاده کلا ،من شوهرم پشتمه تنها راهش اینه رفت و امدو کم کنی و اگه مقدوره بری از اونجا 

شوهرتو بخاطر رفتار بد خونوادش از خودت نرون اینجور وقتا محترمانه رفتار کن، خداحافظی کن و برگرد خونتو ...


درست میگی عزیزم این کارشون که سلام نمیدن و بی دلیل به محلی میکنن چند بار ندید گرفتم این دفعه نمی‌دونم چی شد که از کوره در رفتم بعد اینکه حد و مرز ها رو مشخص کنم و اگه بخاطر رفتار بدشون نرم دیگه تا عذرخواهی کننن شوهرم با من لج می‌کنه و قهر می‌کنه تا چند ماه هر چی صحبت میکنم متوجه نمیشه و از چشم من میبینه

همدردیم منم تو یه ساختمونم باهاشون هرکی بیاد منم باید بلندشم برم نرم واویلا میشع که بی احترامی کرده ...

واقعا رفت و آمد رو مادرش تعیین کرده یعنی شده مدیر برای زندگی ما مهمونا شو میاره خونه ما بدون اینکه بگه شوهرم نشستم میبینم مهمون میاره تو خونه اصلا هیچی سرشون نمیشه حرف هم بزنیم بدشون میاد لج میکنن

واقعا رفت و آمد رو مادرش تعیین کرده یعنی شده مدیر برای زندگی ما مهمونا شو میاره خونه ما بدون اینکه ب ...

من دراین حد به خواهرشوهرام رو ندادم ولی پدرشوهرم واقعا ذهنش مریضه منم دیگه نمیرم پایین چون اعصابمون بهم میریزه میریم بار اولشم نیست کنایه میزنه مادرشوهرمم اونو پرمیکنه خودشو میکشه کنار منم دیگه محلشون نمیدم نمیرم پایین تا خونه جدا بگیرم بعد تعطیلات

2738

فقط از اونجا برید به هر قیمتی شده. 

پدر مادر نداشته باشی روحشون شاد ولی دلیل نمیشه بی کس و کار گیرت بیارن. 

اونجا نرو هر چی میخواد داد بزنه. تو هم داد بزن. 

یه ختمی چیزی وردار به دل شوهرت بیفته از اونجا برید

یادش بخیر، روزگاری خنده بر هر درد بی درمان دوا بود..
من دراین حد به خواهرشوهرام رو ندادم ولی پدرشوهرم واقعا ذهنش مریضه منم دیگه نمیرم پایین چون اعصابمون ...


ایشالا که خونه جدا بگیری و مشکلت حل بشه عزیزم اینا کلا خانوادگی مریض و سمی  و عقده ای هستن و بی دلیل از طرف بدشون میاد فقط با هم خون و فامیلای خودشون خوب هستن با عروسا و غریبه ها مشکل دارن

فقط از اونجا برید به هر قیمتی شده.  پدر مادر نداشته باشی روحشون شاد ولی دلیل نمیشه بی کس و کار ...


خدا از دهنت بشنوه میشینم با آرومی باهاش حرف میزنم بریم میگه مادر من پیره و سن بالا من نمیتونم ازش جدا بشم و نمیرم اصلا به هیچ صراطی مستقیم نیستن

ایشالا که خونه جدا بگیری و مشکلت حل بشه عزیزم اینا کلا خانوادگی مریض و سمی  و عقده ای هستن و بی ...

کلا عروس خار تو چشم خانواده شوهر اشتباهه از اول باهاشون تو یه ساختمون باشی من که خیلی خیلی اشتباه کردم 

خدا از دهنت بشنوه میشینم با آرومی باهاش حرف میزنم بریم میگه مادر من پیره و سن بالا من نمیتونم ازش جد ...

بگو پس ننتو میگرفتی منو میخواستی چیکار ؟

یادش بخیر، روزگاری خنده بر هر درد بی درمان دوا بود..
کلا عروس خار تو چشم خانواده شوهر اشتباهه از اول باهاشون تو یه ساختمون باشی من که خیلی خیلی اشتباه کر ...

منم عزیزم خیلی اذیت شدم تو این مدت کم جوری شده از دستشون مشت مشت قرص اعصاب میخورم 

2706
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز