2733
2734
عنوان

دارم میترکم دیگه

100 بازدید | 10 پست

دو هفته‌ست اومدیم شهرستان خونه مادرشوهرم با کلی جمعیت و جاری

از صبح هم سر پا بودم و خسته

آخر شب به شوهرم گفتم بریم بیرون یه دوری بزنیم گفت داداشم گفته بریم پینگ پنگ بازی کنیم منم دیگه هیچی نگفتم

خیلیم بی حوصلع بودم اومدم تو اتاق بخوابم

دیگه هی رفتن و اومدن لامپ و روشن کردن بدتر الان سردرد هم‌ شدم

از شدت عصبانیت میخوام گریه کنم فقط

خانواده‌ی شوهر یه کاری میکنن که فقط میگم کاش اینا نباشن!

به زووووور دو هفته باید بشینیم اینجا به کلفتی خدا لعنتشون کنه

هر بار میگم من غلط کنم دوباره حرف شوهرمو گوش کنم بیام ولی باز انقد اصرار میکنه مجبور میشم بیام🤕


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

این حرف مواقع خودت مشکل داری که منتظری بقیه سرگرمت کنن و شهادت شما هم جزوی از اون چند نفری ک دور هم دارن خوش میگذرونن کسی هم مسئول سرگرمی بقیه نیست دوری گزین نباش

کاربری دست هشتاد میلیون نفر ب جز شما                             
2731
باهم مشکل دارین؟ 

نه

ولی فک کن حدودا ۴۰ نفر آدمیم تو یه خونه ۱۰۰ متری البته یه خونه قدیمی ام دارن آقایون میرن اونجا میخوابن ولی روز رو کلا اینورن

فک کن دو هفته لباس پوشیده زبون روزه

شوهرمم که نمیبینم اصلا

2738
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687