شوهر حال بهم زن

میخواست شوهرش از بیرون غذا بگیره

منم اولین مهمونی که دادم غذام معمولی بود. طبیعیه دیگه.

الان همه از دستپختم تعریف میکنن.

بگو همین قدر در توانم بود.

دوست نداری از بیرون بیار

ی روز  ی بزرگی میره سرکشی از ی بیمارستان روانی

می بینه ی نفر بازنجیر بستن هی داد میزنه مثلا لیلا لیلا

می پرسه این کیه 

پرستاره بهش میگه این عاشق دختری بنام لیلا بوده بهش نرسیده الان اینجوری روانی شده

همینجوری که بازدید میکنه توی بخش بیماران روانی ویژه میره می بینه یک نفر دیگه بازنجیر محکم وخیلی کلفت بستن اینم لیلا لیلا میکنه

میگه  این چرا اینجوریه 

میگن این همون کسیه که بالیلا ازدواج کرده

همینه دیگه.

بگو یا همکاری کن یا خفه شو و پول خرج کن.

اهمیت نده‌ عزیزم 

چربش نکردی دنبه مینداختی توش

شما که خودت میدونی توی اشپزی مهارت کافی نداری نباید خورشت میگذاشتی 

مخصوصا قورمه سبزی اصلا انتخاب خوبی نبوده

یه غذای دیگه درست میکردی 

این همه غذا داریم 

مثلا ماهی سرخ میکردی 

حداقل قیمه میگذاشتی که راحتتره 

قیمه بادمجون که معرکه است 

و کلی غذای دیگه داریم 

از این حرف شوهرت ناراحت نشو 

ببین غذات چه ایرادی داشته اون ها رو برطرف کن و برات تجربه بشه