2733
2739
عنوان

دخترم

550 بازدید | 31 پست

سلام دوستان خوبید  

من یه دختر دارم ۱۷ سالشه از ۱۶ سالگیش مریضه یعنی افسردگی گرفته الان که تحت نظر دکتره ولی باز مریضه شاگرد اول بود از درساش عقب مونده دیگه نمیتونه خیلی درس بخونه موندیم فقط استرس داره میشه کمک کنید به نظرتون این بیماری تا کی ادامه داره ما و خودش دیگه خسته شدیم دیگه نمیتونه کتاب هارو جلوش باز کنه یعنی دکتر نمونده که نبرده باشیم فقط میخوام بدم کسی تا الان اینجوری بوده لطفا کمکم کنید 😔


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2742

این سن افسردگی خیلی زیاده ، تو همین سایت نگاه کنید فراوونه . خدای نکرده دخترتون چشم نخورده ؟؟

به نیتش قران بخونید با معنویات اشناش کنید انشالله بهتر میشه .

برای من اینا تاتیر داشت

یکی تو فکر عشقه یکی تو فکر یاره ، یکی همیشه مست و یکی منم که تو نی نی سایت علاف و بیکاره

عزیزم  اگه میتوتید بفرستین یه کار عملی یاد بکیره به در آیتدشم بخوره حتما که نباید درس خوند بعدا که حالش خوب شد درسشم ادامه بده ولی اگه یه کلر عملی مفید یاد بگیره افسردگیشم یادش میره 

2740

پارسال نمونه دولتی و تیزهوشان میخواست بخونه که نشد مریض شد الانم کلاس دهمه به زور میره مدرسه همش ناراحته دکترشم هیچی نمیگه فقط میگه داروهاشو بخوره والا موندیم

اول علت رو جویا شو 

اگه خانواده آروم و حامی هستید اگه خانواده سختگیری نیستید دلیلش بیرون از خونه هستش 

حالا یا خدایی نکرده بهش دست درازی شده یا با کسی رابطه داشته و کات کرده یا یه اتفاقی براش افتاده که اینجوری شده 

بهتره باهاش طرح رفاقت بریزید و فقط هم روی درسش زووم نکنید برای درسخوندن هیچ وقت دیر نیست بهش فشار نیارید گاهی اوقات دلیل افسردگی نوجوان ها همین گیر دادن خانواده به درساشونه 

 قضاوت کار خداست وظیفه ما مسخره و توهین کردنه🗿🗿متاهل 🫀«وقتی بهت گفتم بای بای هانی یعنی دیگه باهات بحث نمیکنم روم ریپ بزنی هم نمیخونم درجا اعلان پیامتو پاک میکنم پس خودتو خسته نکن

مشخصه بیشتر نگران درساشی تا روی احساسات و روحیات خودش. بسه سرزنشش نکن سر کتاباش... 

روله ی کوردم.🕊🌞     ما دخترهای غمگینی بودیم که ارزوی یک روز بدون حجاب بیرون رفتن را داشتیم،. ما ، با ماتیک های قایمکی و کابوس های یواشکی و آرزوهای دزدکی خودمان را گول میزدیم .و خاطرات دزدکی مدرسه٫سختگیری های پی در پی مدیر بخاطر برداستن ابرو  .ما ، که تمام عمر ترسیدیم دختر بدی باشیم . ترسیدیم مقنعه سرمان نباشد. ابروی پدر را که دستش خونی است ببریم یا چشم سفید باشیم. ما که توی کتاب هایمان فروغ نداشتیم ، چون فروغ میان بازوان یک مرد گناه کرده بود ، ما فقط یادگرفتیم مثل عروسک خیمه شب بازی. بازی کنیم و دیگر چیزی را حس نکنیم. و آن مرد ؛ هر که می خواهد باشد . مهم این است که   داس دارد…

عزیزم قرآن بخونه بیشتر

لباسای شاد بپوشه

باخدا حرف بزنه

باهاش صحبت کن

به دردلاش گوش بدین

باهم پارک برین بیرون برین

آهنگ شاد مجاز بزنه

یا اگه از این روانشناس جواب نگرفتین  دختر گلمون رو کنار یه یه روانشناس دیگه ببرید



2706
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز