2737
2734
عنوان

قسمتی داستان زندگیم و عذاب وجدان من

| مشاهده متن کامل بحث + 3850 بازدید | 59 پست

نه عزیزم شمابدی نکردی آخه چندبارسرکارت گذاشته ونیومده.

بعدشم ازدواج قسمت اگرم صبرمیکردی وباشوهرت ازدواج نمی کردی بازم به اون نمی رسیدی چون ازدواج قسمتی

😂😂😂😂😂😂😂😂بخند دنیا به روت بخنده😂🤣
خب بعدش

تموم شد

خداجونم ٧ماه منتظرم گذاشت تا فندقمم مثل خودم ته تغاريش بشه 😍😍😍😍                           اسفندى که باشى میشى ته تغارى خدااااااااااااا😍😍😍

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

2728
نه عزیزم شمابدی نکردی آخه چندبارسرکارت گذاشته ونیومده.بعدشم ازدواج قسمت اگرم صبرمیکردی وباشوهرت ازدواج نمی کردی بازم به اون نمی رسیدی چون ازدواج قسمتی

ولی اون با خودش فک میکنه من قالش گذاشتم.فک میکنه اگه من صب میکردم مامانش راضی میشد

خداجونم ٧ماه منتظرم گذاشت تا فندقمم مثل خودم ته تغاريش بشه 😍😍😍😍                           اسفندى که باشى میشى ته تغارى خدااااااااااااا😍😍😍
راستش آرهباید بهش میگفتی که از نظر تو همه چی تمومه و رابطتون رو قطع میکردینه اینکه یهو خبر ازدواجتو بشنوهولی خوب مامانش بیشتر از همه مقصر بودهبیچاره نرگس

خیلی دلم میخواست بهش بگم اما میدونستم اگه باهاش حرف بزنم بازم مث همیشه رامش میشم و بهش فرصت میدم.

خدا کنه جدا نشه از همسرش

خداجونم ٧ماه منتظرم گذاشت تا فندقمم مثل خودم ته تغاريش بشه 😍😍😍😍                           اسفندى که باشى میشى ته تغارى خدااااااااااااا😍😍😍

خوب اابته شما هم باید اول همون تابستان باهاش صحبت میکردی و قانعش میکردی که اگه مامانت هم راضی بشه من نمیتونم با همچین مادرشوهری کنار بیام که همه چیز به حرف خودشه و برای انتخاب و تصمیم دیگران ذره ای ارزش قائل نیست

کاش آدم هاے خوب را هم می شد قلمه زد و تکثیر کرد هر بهار...🍀🍀🍀
2740
خوب شاید دلیل جداییشون همین مادر شوهر مستبدهشاید اگه شما هم باهاش ازدواج میکردی کار به جدایی میرسید

منم که الان فک میکنم مطمئنم که نمیتونستم با مادرش بسازم و اینکه مادرش همش حواسش به بهرام بود و اونم هرکاری که مامانش میگفت انجام میداد

خداجونم ٧ماه منتظرم گذاشت تا فندقمم مثل خودم ته تغاريش بشه 😍😍😍😍                           اسفندى که باشى میشى ته تغارى خدااااااااااااا😍😍😍

این همه دعا کردم ک اونم خوشبخت بشه ولی خدا صدامو نشنید  

خداجونم ٧ماه منتظرم گذاشت تا فندقمم مثل خودم ته تغاريش بشه 😍😍😍😍                           اسفندى که باشى میشى ته تغارى خدااااااااااااا😍😍😍

بنظرم باید بهش میگفتی داری ازدواج میکنی و همه چی بینتون تموم میشه ،الانم دیگه غصه نخور کاریش نمیشه کرد

زندگی نه همین صورت خندان من است زیر این خنده غمی ست که این تنها دنیای من است.
خوشحالم که الان از زندگیت راضی رها جون خودتو ناراحت نکن تو بقدر کافی بهش فرصت دادی یه لحظه دلم گفت هم سن همیم بخاطر همون سوال کردم ببخشید

مرسی عزیییییییییزم.بهترین روزای زندگیمو از وقتی داششتم ک همسرمو پیدا کردم.همه ی زندگیمه

خداجونم ٧ماه منتظرم گذاشت تا فندقمم مثل خودم ته تغاريش بشه 😍😍😍😍                           اسفندى که باشى میشى ته تغارى خدااااااااااااا😍😍😍
این مشکل خودشه که نتونسته شما رو فراموش کنه شما بهش اصلا فکر نکن و خودتو اذیت نکن راستش به نظر من اصلا نباید بهش مهلت میدادی .

سنم خیلی کم بود اونوقتا آیدا همش با احساس تصمیم میگرفتم و اشتباهم هم همین بود  

خداجونم ٧ماه منتظرم گذاشت تا فندقمم مثل خودم ته تغاريش بشه 😍😍😍😍                           اسفندى که باشى میشى ته تغارى خدااااااااااااا😍😍😍
2706
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز