به دادم برسید

آخه خواب که فایده نداره. اگه بره خودشو تحویل بده بهتره. حداقل میشی یه زن که شوهرش زندانی چک تکلیفتو میدونی.بالاخره یکی هم کمک میکنه رو پای خودت وایسی.

نارینه جان حتی حلقه مونم فروخته دخترم الان ده ماهشه یه گوشواره ریز هم نداره همه ی وسایلای خونه مونم فروخته. یه یخچال مونده و گاز و دوتا فرش و چن تا چیز دیگه مثل قابلمه اینا

نگارجان خیلی میترسه. کلن یه آدم افسرده شده نمیدونه چیکار میکنه. الان یکم پیش اومده تو اتاق میگه با عموت حرف زدی؟ گفتم نداد عصبانی شد گف پس تا آخر عمرت همینجور آواره بمون :( خدایا خودت کمکم کن

عزیزم اینجور که تو از پدرشوهرت میگی اگه بری قبولت نمیکنه . پس نرو .. چون بری اوضاع بدتر میشه . به نظرم دیگه به شوهرت نگو بریم ازین جا . چون محل که نمیده .. اینجور که پیداست خانم دوستتون خودش به شوهرش میگه و اون بلاخره به شوهرت میگه که باید برین.. تا اونموقع تحمل کن . اینجوری حداقل شوهرت مجبوره یجا پیدا کنه واستون 

این مردا همه از هم بدترن تا یه اتفاق میفته دیگه میرن تو فاز افسردگی و غار تنهایی .. نمیگن خب بلاخره تا کی باید دست رو دست گذاشت .. بمیرم واسه بی پناهی تو

خدا نکنه همراز جان. منم خدا رو دارم. فقط نمیدونم چرا منو نمیبینه خدا :(

سلام خوبی؟حالت خوبه؟

سلام دیما جان چن بار اومدم تو تاپیک دیدم پیامی نیس فکر کردم همه فراموشم کردن. ممنونم ک به یادم بودی. شرایطم هنوز همونطوریه حرف روی شوهرم اثری نداره دیگه ازش نا امید شدم. دخترمم سرما خورده دیشب تب کرده بود تا صبح نخوابیدم. ب شوهرم گفتم برو استامینوفین بخر گف پول ندارم. تا صب پاشویه ش کردم. خونه شون خیلی سرده. البته اتاق خواب خودشون بخاری داره ولی این اتاق نداره سرد میشه. الان دخترم خوابیده تو خواب ناله میکنه صداهای ریزی درمیاره مثل ناله. تبش زیاد نیس ولی نگرانم خیلی

سلام عزیزم خوبی ببخشید من این دو سه روز خیلی درگیر بودم نشد حالتو بپرسم

ناراحت شدم برای دخترت عزیزم اگر پول تو کارتت هست خودت ببرش دکتر که تبش نره بالا

درمورد شوهرت هم بقول یکی از دوستان چاره ای نداری جز اینکه صبر کنی دوست همسرت بالاخره طاقتش تموم شه و خودش عذرتونو بخواد اونموقع دیگه شوهرت مجبور میشه یه فکری بکنه. خیلی برات ناراحتم ولی نمیدونم چیکار کنم همش یادت میفتم و دعا میکنم زودتر مشکلت  یه جوری حل شه  

سلام فرحانه جان مرسی ک ب یادمی عزیزم. تو کارت نزدیک پنجاه هزار پول دارم. این دفعه که رفتم مواد غذایی بخرم زیاد خریدم چون شوهرم نمیذاره برم بیرون میگه بیرون چیکار داری. الان دخترم حالش خوبه ولی وقتی نفس میکشه سینه ش خس خس میکنه. میترسم چرک کرده باشه. حالا با یه بهانه ای هم ببرمش بیرون بریم دکتر پول دکتر و دارو هارو ک بدم کل پول تموم میشه بعد بازم میمونم و یه بچه ی بدون غذا و پوشک. کاش یه جای خیریه ای میشناختم میرفتم اونجا. بچم داره جلو چشمم تو تب میسوزه. تو این اوضاع مریضیش دیگه چی بود

ای بابا. ببرش بهداشت اونجا دکتر داره که ویزیتش کمه.فقط پول دارو را باید بدی

نگار جان مال محله ی ما نداره دکتر فقط آمپول زن داره که واکسنارو میزنه. اون یکی بهداشتا هم قبول نمیکنن ک برم اونجا. دعا منین دخترم حالش خوب شه. تب کرده هی پاشویش میکنم آب میخوره ب دستاش میترسه پا میشه گریه میکنه

خانوما ب نظرتون استامینوفین بزرگسالانو حل کنم تو آب چند قطره بدم ضرر نداره براش؟ خدایا بچه مو ب تو سپردم. از وقتی شب شده حالش هی داره بدتر میشه صب تب نداش اصلا

عزیزم بهداشت محله های دیگه میتونی ببریش چون دکتر ویزیت میگیره نیازی نیست پرونده داشته باشی.بعد استامینوفن بزرگسالانو نمیدونم ولی اگه دادی یک چهارمشو تو اب حل کن نه کل قرص را. به شوهرت بگو بچه تب کرده شاید از اون دوستش یه پولی بگیره برین دکتر.

معذرت میخاما ولی مردی که اینجوری زن و بچشو آواره ی خونه های مردم کنه وبه قدر پول دکتر بچه هم نداشته باشم دیگه بودن و نبودنش یکیه آخه اجازه گرفتن داره دیگه اصلا صلاحیت داره که بخای برا دکتر رفتنم ازش اجازه بگیری یعنی کارگری هم نمیتونه بکنه عجب شاخ در اوردم نوبره