یه زن سیاست مدار موزی سلطه طلب پرووووووعه تو کوچیکترین مسئله زندگیم دخالت میکنه شوهرم همون اوایل دمشو چید با اون دیگه کاری نداره ولی به من مادرم پدرم حتی نحوه تربیت بچه یک ساله منم کار داره.. خونه مادرم میرم میگه مادرت اذیت میشه با سرصدای بچه تو کمتر برو بابای من هر وقت میاد خونه خونه من یا من میرم برای بچم یه چیزی میخره خوراکی یا اسباب بازی اینم قیافه میگیره برام اگه با داداشم کاری داشته باشم زنگ بزنم اون برمیداره میگم گوشیو بده یه کار خصوصی دارم باهاش میگه من زنشم حرفی داری به من بگو من رفتم اداره پیش داداشم فهمید چه سلیطه بازی دراورد آخر داداشم گفت من کارتو انجام میدم تو برو شر این زنه بخوابه فعلا. داداشمم نمیخواد ازش بچه دار بشه یه بار مامانم گفت انشالله بچتونو بغل بگیرم داداشم با پوزخند گفت چی میگی مادر من. اون اوایل با لباس جذب جلو شوهرمن میگشت حالا نمیگم خودم حجابیم نه ولی این عوضی دیگه شورشو دراورده بود که الان بهتر شده دیگه امروز سر یه مسئله ای اعصابمو خورد کرد گفتم 💩 خوریش به تو یکی نیومده اونم هلم داد بعد دعوامون شدو گورشو گم کرد. لطفا بگید چیکار کنم که دیگه فضولی نکنه کم این عوضی حرص و اشک منو در نیاورده ولی میخوام بار آخرش باشه
خب داداشت هم اگه اذیت میشه چرا جدا نمیشه؟
منم هیچوقت زنداداشمو دوست نداشتم ازش بدم میاد
متاسفانه نمیشه کاری کرد اینجور زنا ادم بشو نیستن
حتی اگ سرشونم ب سنگ بخوره بازم از غرورشون نمیفتن.
نمونشو داریم.
تنها راهش قطع رابطه و بی محلی هست همین
بدم میاد از اینایی که سرشون تو باسن بقیه س
قطع رابطه به طور صد در صد تنها راهیه ک ب ذهنم میرسه و دور خودت یه حصار در برابرش بکش و هيچوقت نذار نزدیکت بشه اینا سرشار از انرژی منفی‌آن میتونه بهت خدای نکرده آسیب برسونه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
