خودش میگه وقتی نامزد کردیم خیلی خوشحال بودم(۱سال پیش)اما وقتی عقد کردیم خوشحال بودم ولی ن به نسبت نامزدیمون .
میگه احساس میکنم بعد عقد احساس مسوولیت میکنم یکم برام سخته مسوولیت زندگی و...
قبلنا مخصوصا ی روز قبل عقد همش در طول روز چندین بار ب من زنگ میزد
الان ۵دیقه زنگ میزنم ب بهونه خواب قطع میکنه الان کارش واقعا زیاده .ولی چند روز قبل عقد با اینکه کار زیاد داشت بازم ب من زنگ میزد
حساس نشو
چیزی ازت دیده ک سرد شده؟قبل عقد باهم رابطه ی نزدیک مث بوس و اینا داشتین؟
خودمم بعد عقد انگار حال و حوصلش نداشتم .ولی بازم خودم مشتاق نشون دادم.
الان نصف شبی زنگ میزنه
میگه دلم برات تنگ شده و...
یهو بعد ده دقیقه .می‌ره میگه کار دارم میام .
بعدش ک اومد هم میگه خوابم میاد بعدا حرف می‌زنیم
حس کردم فقط داره استفاده میکنه از من
ن بابا حس میکنم از نظر روحی داره بهش فشار میاد و ب آینده زیاد فکر میکنه
ولی امشب واقعا زیاده روی کرد مگه من ج ....هستم ک فقط ی لحظه چت میکنه از خواب بیدارم میکنه بعد وسط چت می‌ره میگه خوابم میاد .ولی تا ۲۰دیقه بعدش هم انلاینه ولی جواب نمیده
من راستش قبل عقد هم یکم دوسش داشتم .اونو نمی‌دونم
فک میکردم عقد کنم عاشقش میشم و میشه برا خودم .
ولی بعدش انگار حس میکنم خیالم راحت شده هسش .ولی اولین روز انقد ذوق داشتم هر کی میدید برق خوشحالی تو. چشام میدید همه میگفتن چقد خوشحالی .
ولی رفتار اون دیدم منم دیگه خورد تو ذوقم .دوس دارم باهاش دعوا کنم
عزیزم شرمنده سوال نامربوط به تاپیکت میپرسم
تو یه تاپیک گفته بودی از 15 فروردین شروع کردی فرهنگیان آوردی میشع بگی رتبت چند شده بود؟
