2733
2734


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2728

مادرم برام کاچی درست کرد

خاله هام زنگ زدن تبریک گفتن 😐😂

الزاما هر نظری محترم نیست، نظر و تفکر داعشی ها و نازی ها محترم نیست، اساسا احترام برای نظر نیست، نظرات یا معتبر هستند یا معتبر نیستند، یا اگر بخواییم مبتلا به نگاه سیاه و سفید نشیم و تقسیم بندی خودی و غیرخودی توی ذهن مون شکل نگیره که نظر خودی معتبر و غیرخودی نامعبتره؛ میگیم هر نظری به درجاتی معتبره. احترام مال صاحب نظره، پس آدما محترمن ولی نظرات الزاما محترم نیستن، نظرات یا معتبرن یا معتبر نیستن، یا درجاتی از اعتبار رو دارن🙌. ممنون میشم برای حاجتم صلوات بفرستین 🙏🏻🩷

قبلا مامانم گفته بود پریودی چیه

کلاس شیشم بودم ک رفتم به مامانم گفتم پریود شدم فک کنم اونم نوار داد بهم همین

تو که میترسیدی از تاریکی الان چجوری تنهایی خوابیدی؟ کاش میدونستم آخرین غروبه , شهرمون جنگه خیابونا شلوغه , دستت تو دستم میدوییدیم تو کوچه که ازم گرفتنت با یه گلوله ...🕊️🤍
2740

قبلش خواهر بزرگترم دربارش بهم اموزش داده بود.

اولین بار که پریود شدم کاملا باهاش اشنایی داشتم و اوکی بودم باهاش

بیاید مهربون تر با هم صحبت کنیم🤝🏻 اینجا فضای مجازیه ولی آدمای پشتش که مجازی نیستن...واقعین...دل دارن🙂

من ۱۰سالم بود مسافرت بودیم.. شبش با دختر عموم داشتیم ورجه ورجه میکردیم.. بعد صبح تو دستشویی یهو دیدم لکه خونه  رو یهو دلم هری ریخت اینقددد ترسیدم فکر کردم زخمی شده اونجام😅به مامانم گفتم گفت طبیعی هیچی نیست. دیگه برام گفت چیکار کنم و... بقیه هم هیچ رفتاری نداشتن عادی بود. 

کنار همسر و فرزندم خوشبخترینم😘😘♥

گریه میکردم نوار بهداشتی میخام ولی مامانم به داداشم رسیدگی میکرد اصلأ براش اهمیت نداشت هی بابام می‌گفت چی میخوای چرا گریه میکنی روم نمیشد بگم😔

اینجا جای تبادل نظره نه تحمیل نظر رعایت فرمایید🙏درخواست دوستی قبول نمیکنم 😊میخام برای دخترم مادری باشم که مامانم برام نبود😔

من که پدر مادرم جدا شده بودن،

الان به مادرم میگم چرا هیچی به من یاد ندادی، پریود هم شدم هیچی بهم ندادی، میگه من از بچه هام دور بودم حالا که پیش من اومدی پریود شدی!!!! خوشم نمیومد!   انگار من از قصد شدم!!!!

گریه میکردم نوار بهداشتی میخام ولی مامانم به داداشم رسیدگی میکرد اصلأ براش اهمیت نداشت هی بابام می‌گ ...

واقعا، به منم هیچکی نوار بهداشتی نداد، تا ۲ سال پارچه میذاشتم فکر کن!

مامانم رفته بود مشهد نبود خالم اومده بود پیشه ما بمونه، به دخترخالم که همسنم بود گفتم اونم به خالم گفت، بعدم خالم کلی برام خوراکی و نوارو لباس نو خرید، بعد پسرخالم هی میگفت مامان چرا واسه فلانی میخری ولی واسه ما نه منم مریضم😊

مهربان بسیار دیدم...هیچکس مادر نبود...               پسرم عاشقتم، عاشقی و دوست داشتن و با وجود تو یاد گرفتم...❤                                                        مرا از دور تماشا کن.... من از نزدیک غمگینم...              
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز