میدونی چرا
به خاطر سطح خانوادگیمون به خاطر مامانم که کم عذاب نکشیده توو این زندگی و من نمیخوام بیشتر از این اذیتش کنم
ولی دل خودمو چیکار کنم دارم میمیرم
هرگوشه برام پر از خاطرات توعه
چرا بعد ۴ سال دانشگاه
چرا تازه اونموقع جرات کردی بهم بگی مگه من کی بودم که زودتر نگفتی حداقل اون ۴ سال استفاده میکردیم از لحظه لحظمون
چقد دلم برا عطرت تنگ شده برا اینکه سوار ماشینت بشم تو چونمو بگیری توو دستت و فشار بدی بگی باز خوشگل شدی