دوستم الان اینجاست...خودش میاد تعریف میکنه..
من چند سال پیش با یه پسری دوست بودم به مدت 4 5 سال...خیلی همو دوست داشتیم...اما اختلاف های طبقاتیمون زیاد بود...تو این چتد سال دوست پسرم شیطنت هایی میکرد که یا من متوحه نمیشدم یا خیلی اوقات بخشش میکردم...خلاصه که روزی رسید که فهمیدم اخر این رابطه اصلا معلوم نیست..و تمومش کردم ..
و در کمال ناباوری با یک موقعیت بسیار عالی ازدواج کردم...که ای کاش نمیکردم...
خب
بقیشو بگوووو تحمل ندارم عزیزمممم
خلاصه اینکه بعد چند سال انقدر تو زندگیم اختلاف نظر و طبقاتی زیاد بود...و همسرم بر عکس ظاهر با شخصیتش مدام این مساله و به روم میوورد مهرم و گرفتم و طلاق گرفتم...الان 1 ماهه با اون پسره که سالها پیش دوست بودم دوباره دوست شدم...و خیلی روزهای قشنگی و تو این یگماه دیدم...اما یه چیزی ته دلم بهم میگه اونم جایی سرش گرمه..نمیدونم چرا این حس و دارم...شاید به خاطر شکست سنگینیه که تو زندگی خوردم...اما دیگه نمیخوام این و از دست بدم...میخوام تا اخر باهام بمونه...چیکار کنم که دیوونه وار عاشقم بشه...تو رو خدا یه زاهکار بدید
خودت میگی سرش جایی گرمه اینو درنظر بگیر
شوکول اینجایی
اسمش پویا بود...پویا مسیول تمام بدبختی هام میدونم...اگر از هم جدا نمیشدیم من ازدواج نمیکزدم...اگر از اتیش زدن اون نبود من باز هم ازدواج نمیکردم ..همیشه فکر میکرد هرکار کنه من میبخشمش و واقعا هم اینطور بود...اما خواستم بهش یه بار ثابت کنم که منم میتونم ترکش کنم و بزم...
مونی
به نظرم شما از سر تنهایی به سمت اون رفتی...و معذرت میخوام به نظرم روزهای خوب الان چون یه مدت جدا بودین هس و دوامی نداره....
خب اولش که ولش کردی بخاطر این بود که اختلاف طبقاتی دارین, یعنی اون اختلاف برطرف شده که میخوای باهاش ازدواج کنی؟؟؟
به نظر من ایشونم نمیتونه خوشبختت کنه
گیسو
مونیکا شیطنتم میکرده
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
15 ثانیه پیش
16 ثانیه پیش
18 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
