سلام دوستای خوبم یه مشکلی برای دوست صمیمیم پیش اومده که دیگه خودمون موندیم چیکار کنیم لطفا نظراتتون رو بگین که دوستم که خودش هم عضو نی نی سایته بخونه وراهنمایی بگیره. ممنونیم ازتون 8 سال پیش با عشق ازدواج کرده الان یه پسر 3 ساله داره شوهرش موقع ازدواج هیچی نداشته ولی با کمک وتلاش دوستم الان یه مغازه توی بهترین خ شهر خریدن و... الان شوهرش هوای درس خوندن زده به سرش وداره ترم 2 حقوق رو میخونه البته باتلاشهای دوستم... الان نزدیک 3 ساله با خانواده شوهرش سر یه موضوع پیش پا افتاده به مشکل برخورده وازاون موقع بی توجهی های شوهرش که با تحریک سیاستمدارانه خانوادش شروع شده بود به اوج خودش رسیده تا جایی که پدرشوهرش هرروز خط ونشون میکشه که باید طلاقش بدی ولی دختره به خاطر بچه واینکه چون قبلا یه ازدواج ناموفق داشته همه روتحمل میکنه.ولی این اوایل همسایه های مغازه شوهرش خبر دادن که یه هفته پیش جمعه یه دختر کم سن وسال به عنوان مشتری حدودا 2 ساعت با شوهره توی مغازه حرف میزده وقتی هم این موضوع رو مطرح کرده شوهرش یه کم هول کرده وگفته مشتری بوده واز این حرفا... هرروز هم با هم سر بهونه های الکی که شوهره ازاین دوستم میگیره دعوا دارن وشوهرش میگه دیگه دوستت ندارم وبرو. الان شما با این اوضاع چه پیشنهادی براش دارین
خوب ببین ...
این است دنیایی که به خاطر دیدنش به شکم مادرمان لگد میزدیم !!!