سلام من یک نفر برای داداشش ازم خواستگاری کرده قبل اینکه بخوان به خانوادم اطلاع بدن رفتم ایشون رو دیدم البته خواهرشون و دوستم هم بودن خواهرش اصرار کرد برین تو ماشین حرف بزنین ولی من کلا هول شده بودم اخه پسره خییییییییلی خوشگل و خوشتیپ بود اصلا با اون چیزی که تو طهنم بود خیلی فرق داشت.خلاصه رفتیم تو ماشین و من فقط ساکت بودم اونم خیلی حرف نزد فقط گفت اومدم حالا شما ببینین خوشتون میاد یا نه.من اگه میدونستم قراره حرف بزنم خودمو اماده میکردم ولی اصلا مونده بودم هیچی یادم نمیومد بپرسم حتی ازاینکه چندسالشه :( فردای اونروزی که دیدمش خواهرش بهم زنگ زد و شغل بابامو پرسید چون بیرون بودم صداش نمیومد گفتم الان نمیشنوم بعد دیدم پیام داد گفت داداشش گفته دوبار بیرون ببینمش تا اشنا بشیم با هم منم گفتم اگه بگم باشه که فکر میکنن چه از خداخواسته ام منم گفتم شما به مامانم خبر بدین بیان خونه دیگه دیدم اصرار داره منم گفتم خب به مامانم خبر بدین که بریم بیرون خواهرم یا زن داداشم با من باشن اخرش دیدم پیام داد متولد چه ماهی هستی منم گفتم و دیگه هیییییییچ خبری ازش نشد خیلی حرص میخورم پسره ظاهرش خیلی خوب و خوشتیپ و مشخص بود فهمیدست خیلی خوش برخورد بود