فقط یه همسایه داشتن که به شوهره با ایما و اشاره می گفته این درستش نیست تا اینکه یه بار هر سه تا خواهر که همه مجرد بودن و بعد از 30 سال هنوزم مجردن می افتن تو دعوا کتکش می زنن و اینم فرار می کنه خونه خودشون و میگه من نمی رم که نمی رم پدرشوهره که حق رو به عروس می داده بعد از چند ماه کش و قوص و تقاضای طلاق با طلاق موافقت می کنه خانوادش که موافق با طلاق نبودن مهریه شو خرج می کنن و باهاش مثل سربار رفتار می کنن و مجدد دوست داشته از این وضعیت رها بشه اینم بگم که تو دو تا شهر متفاوت بودن اینم با یه آقایی ازدواج می کنه که نظامی بوده و همسایه فعلی ماست و 3 تا پسر و یه دختر داشته
خیلی از معلول ها خانه نشین هستند
فقط به خاطر نگاه ادامه دار من و تو