من اولش نمیدونسنم مرده اولش یه دختره اومد لباس بهم داد عوض کردم و مایع رو تو سرنگ کشید و یهو دیدم در وا شد و یه پسر وارد شد منم چشام گرد شد هی پام رو جمع میکردم اونم میگفت خودت رو شل کن و پات رو کامل باز کن بعد با دستش باز م کرد و سرنگ رو فرو کرد و بعد هم درررررررردددددددددد ولی من کلی خجالت کشیدم و چاره ای هم نداشتم
من بهت احترام میزارم شما هم احترام من رو نگه دار