رفته بودم خونه شوهر خالم مهمون داشتن مهمونشونم روحانی بود من بلند گفتم اعظم من امامرو گذاشتم تو شیپور... یهو همه هنگ کردن فکر کردن دارم جسارت می کنم به روحانیت.... دیدم هوا پسه گفتم بابا منظورم اینه زمینی که تو امامه(لواسون) داشتیم.. گذاشتم تو سایت شیپور برای فروش.... همه زدن زیر خنده ... می گفتن تو می گی عمامه رو کردم تو شیپور