دوستم روزانه چند ساعت باهام در ارتباطه. دیشب پسری که چند روز پیش باهاش رفتیم بیرون زنگ زد دوستم گذاشت رو ایفون در مورد دونگ رستوران که ما گفته بودیم سهم ما چقده بگو صحبت کردن. پسره گفت که ما دوستیم حالا چه اشکالی داره هر دفه یکی حساب کنه دوستیم دیگه.دوستم گفت نه دوست نیستیم. بعد پسره گفت ینی چی؟ بعد این گذشت یبار دیگه پسره زنگ زد چند ساعت بعد گفت از این حرف ناراحت شدم چرا منو از خودتون جدا دونستین و گفتین باهاتون دوست نیستم مثلا مگه الان شما با خانم فلانی(ینی من) دوست نیستین؟دوستم گفت نه! پسره گفت پس انقد که با هم چیک تو چیکین و بعد پسره شروع کرد ادامه ی یه بحث دیگه و حرف رفت سمت دیگه. شما بودین الان با دوستتون چه برخوردی میکردین؟
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
من نظرم اینه خودتو بگیر و سرد باش ولی هیچ توضیحی نده حتی اگه علتشو پرسید ک کم کم خودش بیخیا ...
نه به هیچ عنوان نمیخوام دیگه باهاش بمونم.اما خب خیلی ام چسبیده به من ینی همش میاد اتاقم چون من خوابگاهم. و با هم اتاقیمم دوست شده و از اینام هست که خودشو میزنه به اون راه با این شرایط چیکار کنم؟بازم میگی مستقیم نگم چیزی؟