2737
2734
منم بعد زایمان همبن حسو داشتم. حتی شوهرم همین الانم میگه منم تمام توجهم رفته به بچه. خواه ناخواه نفر سومی اومده که حواس و توجه پدر و مادر را به خودش اختصاص میده اما به مرور درست میشه نگران نباش با شوهرت حرف بزن و بگو نیاز به پشتکرمیش داری

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

جدی میگی مامان سه قلوها خداکنه من نمیگم نی نی رو دوس نداشته باشه بخدا اگه دوسش نداشته باشه من بیشتر دلخور میشم اما خب منم زنشم
خداجونم پسرمو به خودت سپردم
2728
افتاب جون دیگه فرصتی برای حرف زدن نمیمونه گفتم که تامیادخونه سرگرم نی نی میشه وشام میخوره وبعد میخوابه منم همینطور تمام وقتمو نی نی پرمیکنه
خداجونم پسرمو به خودت سپردم
2740
سلام رز جون منم دوتا بچه دارم بلاخره بعد ورود بچه زندگی کمی تغییر میکنه اما باید همیشه عشق را تو زندگی تازه نگه داری خودت دست بکار شو ابراز علاقه کن با حرف و گفتگو و نامه و پیامک به خودت زیاد برس دلبری کن ( توجه همسرت را جلب کن) گاهی بچه رو بخوابون و فقط برین تو بغل هم و از باهم بودن لذت ببرین این دوتا تاپیک را ببین http://www.ninisite.com/discussion/thread.asp?threadID=861634&PageNumber=1 http://www.ninisite.com/discussion/thread.asp?threadID=831652&PageNumber=25
همه ﭼﻴﺰﺍﯼ ﺧﻮﺏ ﻣﺎﻝ ﻣﺮﺩﺍﺱ ... ﻧﻤﻮﻧﺶ ﻣﺎ خانم ها ... ! ﻭﺍﻻ!! ☝️ خدا سایمونو از سرشون کم نکنه!! *** http://www.ninisite.com/discussion/thread.asp?threadID=1258877&T=%D9%87%D9%85%D8%B3%D8%B1%D8%A7%D9%86%D9%87_&PageNumber=1
باید کمی صبوری کنی حتما دوباره خوب میشه.الان پدر شده و شرایط براش جدیده کم کم دوباره همون میشه که میخوای دوستم.
یکرنگ بمان ، حتی اگر در دنیایى زندگی می کنی که مردمش براى پررنگ شدن حاضرند هزار رنگ باشند.
سلام. این مساله طبیعیه...بعد زایمان تقریبا همه اینو تجربه میکنن...ما چند ماه بعد از اومدن نینی گذاشتیمش یک شب منزل مامانم و با هم رفتیم خرید و بعد هم شام دونفره و یه روز رو برای خودمون دو نفره گشتیم . همون روز راجع به این مساله هم صحبت کردیم و همسرم گفت که اصلا متوجه نبوده که رفتارش عوض شده ...گفت همه چیز مثل یک قطار سریع السیر بوده که انگار اونو با خودش برده بدون اینکه متوجه باشه...زایمان..بجه ...زردی و دکتر و بیمارستان و ختنه...شبا بیداری ...روزا خستگی...همه چی جدیده...همه چی به هم ریخته...و خلاصه اون شب که حرف زدیم هم من شرایط اونو درک کردم و هم اون شرایط منو...بعد از اون سعی کرد مثل قبل شه...نمیگم کامل شد..ولی تا 80 درصد موفق شد...بالاخره سال اول بچه داری وااقعا سخته یک شب به نظرم شما هم یک برنامه بذارین...یک رستوران دنج برین..با هم خو ش بگذرونین و با همدیگه صحبت کنین....
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز