نسرین_گلی

عضویت : 1394/05/16
زن
درج نشده است
از باغ میبرند که چراغانیت کنند/تا کاج جشنهای زمستانی ات  کنند/پوشانده اند صبح تورا ابر های تار/تنها به این بهانه که بارانیت کنند/یوسف به این رهاشدن از چاه دل میند /اینبار میبرند که زندانی ات کنند/ای گل گمان مبر به شب جشن میروی/شاید به خاک مرده ای ارزانیت کنند/یک نقطه بیش فرق رحیم ورجیم نیست/از نقطه ای بترس که شیطانیت کنند/آب طلب نکرده همیشه 
موردی یافت نشد!