۱۲۳۴۵۶nafasسابق

عضویت : 1401/08/23
زن
23 سال
درج نشده است
منم همون دختری که توومسیر مشکلات دست و پاهام تاول زدن قلبم زخمی مغزم ردی ...ولی ادامه میدم با قدرت🍭🥀زندگی کردن تو جهنمی که برات درست کردن....😏یک روز من سکوت خاهم کرد و تو آن روز برای اولین بار مفهوم دیر شدن را خاهی فهمید!!!دلم در دست او گیراست خودم از دست او دلگیر عجب دنیای بی رحمی دلم گیراست و دلگیرم...چشمام میدید اما قلبم باورنمیکرد...چیزی که قراره دشمنت نفهمه به دوستت نگو!! اونی که میگفت دل نبند تهش تلخیه خودش دلبسته ترین ادم شهر شد...یادتون رفت یاد من موند مرور حرکتاتون شد کارهرروز...سعی کنید تا ۱۲ شب خابتون ببره اگه ۱۲ به بعد بیدار بمونید خیلی خاطرات بد و مشکلات ازرده خاطرتون مییکنه ادم شبا مظلوم تر میشه جوری مغزم رد میده که باورم نمیشه توی روز اون همه قوی ام.نمیدونم پس کی قراره سرنوشت میخاد اون روی خوب زندگی رو بهمون نشون بده.چگونه میتوان به تاول های پا گفت مسیر طی شده اشتباه بوده...یه روز کسیو ک ترس از دست دادنشو داشتی خودت قیچیش میکنی...ینی میشه روز خوب منم برسه.خاهر قشنگم بخاطرت ازجونمم میگذرم واسه خوشحالیت...زمان همه چیزو ثابت میکنه...زمین گرده همه کارما پس میدن کسی ک بهت بدی کرده بود یه روز همون سرش میاد.. ما که توقع نداشتیم دنیا مارو نوازش کنع فقط میخاسیم یکم کمتر جیگرمونو بسوزونه.خدایاا کسی پشتم نیست تنهام خودت دستمو بگیر و ولم نکن