گل_ناز_پر_پرم

عضویت : 1399/12/26
زن
درج نشده است
من تمام هستیم را در نبرد با سرنوشت " در تهاجم با زمان آتش زدم ، کشتم" من بهار عشق را دیدم ولی باور نکردم " یک کلام در جزوه هایم هیچ ننوشتم " من زمقصد ها پی مقصودهای پوچ افتادم " تا تمام خوبها رفتند و خوبی ماند در یادم "  من به عشق منتظر بودن همه صبر و قرارم رفت . بهارم رفت . عشقم مرد . یارم رفت
26 موضوع
پست
بنظرتون بهش بگم؟
1401/04/16 12:12:36 37 پست
37
چرا اینجوری شده
1401/02/03 22:14:38 1 پست
1
دیوار تنهایی..
1400/05/06 03:35:45 0 پست
0
0
غم انگیزترین...!
1400/05/01 04:13:12 0 پست
0
قشنگترین دیالوگ...
1400/04/26 23:14:02 0 پست
0
دختر مستقل...
1400/04/25 04:09:18 2 پست
2