من یه پسر دارم که 3 سال و 3 ماهشه.
تا 5 ماه شیر خودم رو خورد و بعدش یکهو دیگه هر کاری کردم سینم رو نگرفت که نگرفت.چون شیرم کم بود شیشه هم بهش میدادم که بهمین خاطر دیگه راحت طلب شد و فقط شیشه رو خواست.
تا 2 ماه مجبور شدم شیرم رو بدوشم و با شیشه بدم ولی بعد از اون انگار دیگه شیرم قطع شد و پسرم شیر خشکی شد.
یعنی پسرم خیلی در سن بالا با سینه من در تماس نبود که یادش بمونه.اما بعد از اون هم هر بار میومد سراغم دوست داشت باسینه هام بازی کنه.
قبلا میگفتم کوچیکه . اما الان با این سنش میاد میگه مامان میشه به می می هات دست بزنم.اوایل میگفتم از سرش میفته اما الان دعواش میکنم و میگم این کار بده.احساس میکنم حریص تر شده . حس بدی دارم دوست ندارم یه جوری بشه که این موضوع تبدیل به یه مشکل بشه.
وقت خواب واقعا دلم براش میسوزه چون با التماس میخواد سنیه هامو بگیره و بعد بخوابه.انگار با این کار آرامش میگیره .به خاطر همین موقع خواب بهش هیچی نمیگم طوریکه خودش بهم میگه مامان وقت خواب میتونم به می می هات دست بزنم؟؟؟؟؟؟؟
دیروز بهم یه چیزی گفت که خیلی بهم ریختم گفت مامان نی نی کوچولوها از می می مامانشون شیر میخورن؟ منم در جواب گفتم آره مامان جون تو هم وقتی کوچیک بودی خوردی.بعد گفت من دوست ندارم بزرگ شم.بهش گفتم دوست داری تو هم از می می مامان شیر بخوری.اول گفت آره و وقتی من ازش خواستم که شیر بخوره خجالت کشید و این کار رو نکرد.
تو رو خدا بگید من چی کار کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟خیلی ناراحتم بابت این قضیه
تا 5 ماه شیر خودم رو خورد و بعدش یکهو دیگه هر کاری کردم سینم رو نگرفت که نگرفت.چون شیرم کم بود شیشه هم بهش میدادم که بهمین خاطر دیگه راحت طلب شد و فقط شیشه رو خواست.
تا 2 ماه مجبور شدم شیرم رو بدوشم و با شیشه بدم ولی بعد از اون انگار دیگه شیرم قطع شد و پسرم شیر خشکی شد.
یعنی پسرم خیلی در سن بالا با سینه من در تماس نبود که یادش بمونه.اما بعد از اون هم هر بار میومد سراغم دوست داشت باسینه هام بازی کنه.
قبلا میگفتم کوچیکه . اما الان با این سنش میاد میگه مامان میشه به می می هات دست بزنم.اوایل میگفتم از سرش میفته اما الان دعواش میکنم و میگم این کار بده.احساس میکنم حریص تر شده . حس بدی دارم دوست ندارم یه جوری بشه که این موضوع تبدیل به یه مشکل بشه.
وقت خواب واقعا دلم براش میسوزه چون با التماس میخواد سنیه هامو بگیره و بعد بخوابه.انگار با این کار آرامش میگیره .به خاطر همین موقع خواب بهش هیچی نمیگم طوریکه خودش بهم میگه مامان وقت خواب میتونم به می می هات دست بزنم؟؟؟؟؟؟؟
دیروز بهم یه چیزی گفت که خیلی بهم ریختم گفت مامان نی نی کوچولوها از می می مامانشون شیر میخورن؟ منم در جواب گفتم آره مامان جون تو هم وقتی کوچیک بودی خوردی.بعد گفت من دوست ندارم بزرگ شم.بهش گفتم دوست داری تو هم از می می مامان شیر بخوری.اول گفت آره و وقتی من ازش خواستم که شیر بخوره خجالت کشید و این کار رو نکرد.
تو رو خدا بگید من چی کار کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟خیلی ناراحتم بابت این قضیه
