یه بار صبح بیدار شدم یه پلاستیک رو زمین بود روش چند قطره خون بود گفتم شاید شوهرم جاییش زخمی شده ظهر اومد پرسیدم گفت نه اتفاقی نیفتاده برام خودم پریود بودم ولی امکان نداشت نشتی بده و اینکه دقیقا فقط وسط اون پلاستیکه خونی بود روی فرش و اینا اصلا نبود
من خود جنم که داره تایپ میکنه، الآنم حوصله ندارم داستان هامو تعریف کنید:)
سختی هایی که کشیدم باعث شد تا عزت نفس نداشتم بهم برگرده و قدر و ارزش خودم رو بیشتر بفهمم. سختی ها همیشه بد نیست گاهی آنقدر با یک ناراحتی خرد و ریز ریز میشی که انگار دوباره از تکه هات یک من جدید ساخته میشه اما این بار یک من قوی تر! محکم تر!
ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکشایشالا که مشکل توهم حل بشه😘
سختی هایی که کشیدم باعث شد تا عزت نفس نداشتم بهم برگرده و قدر و ارزش خودم رو بیشتر بفهمم. سختی ها همیشه بد نیست گاهی آنقدر با یک ناراحتی خرد و ریز ریز میشی که انگار دوباره از تکه هات یک من جدید ساخته میشه اما این بار یک من قوی تر! محکم تر!