من ۴ سال پیش با همسر برادر مرحومم ازدواج کردم و دوسال پیش جدا شدیم پسر ۳ ساله داریمکه پیش منه دوتا بچه داره از برادرم که دختره ۱۶ و پسره ۱۴ سالشه. دختربرادرم بهش زنگ زد گفت بیا بردیا رو ببریم بیرون بهونتو میگیره برادرم پسرمه.
بعد زنمگفت من دیگه ازدواج کردم شوهر دارمنمیتونم به بچه های زندگی سابقم فکر کنم
بعد دختر برادرم بهش فحش داد که تو بی رحمی. و فکر خودتی الان زنگ زده مامانم بش گفته پس تو چرا بهبچه ها محل نمیدی که بخوان به من زنگ بزنن
منخودم۲۱ سالمه و اون خانم ۳۹ سالشه.