در چن سال پیش من از یه پسره ک خیلی باهم رفتار خانوادگی داشتیم خوشم میومد و اونم خیلی ازمن خوشش میومد و اینو خودش با زبون خودش ب چن نفر گفته بود ک ب گوشم رسید خلاصه من ی رفیق همکلاسی داشتم ک زیاد باهم صمیمی بودیم و اونم با همون پسره ی نسبتایی داشت ینی درواقعه اقوام بودن
من ب رفیقم گفتم ک اونو دوس دارم و گفتم ب پسرع علاقه دارم رفیقم هم با کسی دیگه بود و کسی دیگرو دوس داشت
و اما حقیقت روبگم ک من با اون پسره ک دوسش داشتم نبودم و حتی قبلش هم با هیییچکس نبودم فقط همو دوس داشتیم اینو هم بگم عاشق پسره نبودم فقط بهش علاقه داشتم
خلاصه بعد از چن وقت رفیقم رفت باهاش رل زد و از طریق دوستی و مجازی باهم بودن خیلی ناراحت شدم و ب رو خودم نیاوردم 😔💔
اون بازم با اون وجود میومد خونمون منو نگاه میکرد و گاهی باهام حرف میزد اما بیشتر وقتا سرش تو گوشی بود و با رفیقم زیاد چت میکردن و زیاد وابسته رفیقم شده بود اما با این وجود بازم ب من بیتوجهی نمیکرد
منم هیچی نگفتم ولی واقعا دلم شکست خلاصه پسره با دختر بعد ی سال و خورده ای کات کردن و الان پسره اومده بهم گفته من دوست دارم ونمیدونم چی جوابش بدم میگه بخدا من قبل از اون دوست داشتم
بهم گفت من اولین بارم بود اومد مخم زد و اینو هم بگم اون پسره تاحالا با هیچکس چز اون دختره نبوده اینو میدونم