تو فکر گوش دخترم هستم میترسم عفونت کرده باسه
چه مادره فداکاری خدا همیشع بهتون سلامتی بده منکه ۱۹ سالمه و ازدواجم کردم ولی هنوزم این حسرتش به دلمه که مامانم پا نمیشد بهم صبحونه بده یا موقع اومدن از مدرسه هیچوقت ناهار نمیزاشت ینی بهم اهمیت نمیداد ... همه بچه ها میگفتن مامان من ناهار این غذا رو داره و... ولی من نمیدونستم چی بگم واقعا چرا مامانم اینجوری میکرد؟؟ الانم زیاد گرم نیست باهامون
با شوهرم داشتیم فیلم نگاه میکردیمو این داستانا😃
هنوزم بیداره داره پریز درست میکنه😑😑
تو دلت نمونه میدونم سخته ها؟ ولی بافکرکردن به روزای بد فقط دلت بیشتر میگیره.. انشاالله به امیدو لطف خدا وقتی صاحب فرزند شدی مطمئنم همیشه سعی میکنی بهترین و بامحبت ترین و دوست داشتنی ترین مادر برای فرزندت میشی
ممنون چقد حرفاتون قشنگه ... اره خودم اینقد کمبود محبت داشتم از طرف خانوادم اگه خدا منو لایق مادری دونست
انقد بهش محبت و توجه میکنم ک هیچوقت هیچ کمبود عاطفی نداشته باشه پدر مادرم حس میکردن فقط از لحاظ مالی و پوشاک بهمون برسن چیز دیگه ای لازم نیست دیگ اخ اخ باز یادم افتاد دلم شکست خدا اول پدر مادرمو بعدش هم شوهرمو حفظ کنه ک نمیزاره حسزت چیزی به دلم بمونه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
59 ثانیه پیش
59 ثانیه پیش
59 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
