بعد هر روز یه درد جدید بهش اضافه بشه کم نشه
طوری که واقعا از شدتش بدن درد و نفس تنگی و قفسه سینه تون درد بگیره
من به این حد رسیدم
هر چقدر زجه میزنم فرداش یه درد گندههه تر رو همون دردم اضافه میشه
انگار بخواد کل وجودتو از درون منفجر کنه
نمی تونم وصف کنم چه حسیه هنوز درد قبلی تو هضم نکردی یکی دیگه بیاد دردتون حل شده چیکار کردید تا خلاص شدید مال من انقدر بهش اضافه شده از پا در اومدم نصف شب نمی تونم حتی بخوابم
خدا کمکت کنه عزیزم شرایط سختیه
آره سرم اومده..دچار پانیک شدم.تاپیکشم زدم
آره در عرض سه هفته هم دوازده کیلو کم کردم
خیلی زیاد
ولی متاسفانه هرچی بیشتر سخت بگیری سخت تر میگذره
میدونم سخته ولی سعی کن حواست پرت کنی
من به معجزه ی آیةالکرسی خیلی اعتقاد دارم
زیاد بخون
یه بار ظهر بود مادرم غذای مورد علاقمو درست کرده بود خاستم ناخونک بزنم نزاشت کلی خندیدم منتظر که ناهار حاضر شه وسط تابستون بود سر یه موضوع به حدی بدنم یخ کرد تز شدت عصبانیت در عرض چند دقیقه یخ کردم و میلرزیدم و دوروز غذا نخوردم فکر کنم وسط تابستون زیر دوش آب داغ میلرزیدم خدا کنه هیچ وقت تکرار نشه
بچه ها من گردن درد و کتف درد شدید داشتم اما الان یه هفتست که پیش یه دکتر تشخیصی رفتم روم طب سوزنی و حجامت هم انجام داد الان از اون دردها هیچ خبری نیست
