یه خاله دارم همیشه خونمونه و مثل پروانه دورش میگردیم اما بچه ها اون با مامانم اینجوری نیستن اصلااااا
این ماه مثلا ۳ ۴ تا ترشی درست کردم اومد خونمون برد برا خودش
داعم میاد اینجا ناهار شام هرجا بخاد میبریمش کار داشته باشه میکنیم.
شارژ بخاد سریع میفرستم و...
((سنش از مادرم ۲ ۳ سال بیشترع ))
چند روز پیش برا اولین بار کارتم صفر شد بنا به دلایلی و میخاستم برم تا جایی
به پسر خالم زنگ زدم میتونی برسونیم ۶ ۷ دیقه راه بود تا مقصدم گقت ارع
خلاصه اومد دنبالم و دیدم خالمم تو ماشینه
گفتم به پسر خالم تو راه دوستمم سوار کنیم (قشنگ دوستم تو راه بود)خالم زد به رسوایی وایی ما عجله داریم میخام برم خونه دخترم
تو نگفته بودی میخای دوستتم ببری اصلا وقت نمیشه
علی دم خونه دوستش پیادش کن خودش بره و یه کاری کردش که دلم خیلی شکست
فقط گفتم با لحن عصبی وایسین همینجا پیاده میشم
ولی پسر خالم نوایساد و دوستمم سوار کردیم
تو ماشین الکی گفت هوف عجله دارم
و نزدیک مقصد به پسرش گفت همینجا پیادشون کن و با دوستم پیاده شدیم
اصلا اصلا انتظار این برخورد رو نداشتم
و الان اومده خونمون سلام کردم و اصلا دیگ نگاهش نکردم
بنظرتون چطور رفتار کنم
دست خودم نیست دلم شکسته اون روز اگ پیادم میکردن پول اسنپم نداشتم🙂💔