2726
عنوان

چرا دوستای شوهرم خونمون نمیان

| مشاهده متن کامل بحث + 1485 بازدید | 54 پست
عزیزم اخلاقات چجوریه؟  ببین جمع گروهی اداب داره باید خیلی لوس نباشی زود ناراحت نشی  باید ...

من همیشه کمک میکنم پایه ی قلیون و همممه چی هستم فقط یکم خجالتی ام از همه شون کم سن ترم مثلا من ۲۴ سالمه اونا زناشون ۳۵ ۳۸ ایناهستن


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

هوم اونا زناشون خیلی خودمونی و خوش صحبت و خوش طبع ولی من خجالتی به خواطر همین ناراحتم

بخاطر همون دوس ندارن تو جمعشون باشي عزيزم

منم دختر يكي از فاميلامون همسن خواهر بزرگمه 

من ازشون ٦،٧ سال كوچكترم ، بامن صميمي تره تا خواهرم چون مثل خودش ميگم ميخندم و خوش صحبتم ، ولي خواهرم خيلي اروم و ساكته ، كلا تو اين جمعا بيشتر بايد بگي بخندي خوش صحبت باشي 

2728
من همیشه کمک میکنم پایه ی قلیون و همممه چی هستم فقط یکم خجالتی ام از همه شون کم سن ترم مثلا من ۲۴ سا ...

خب میدونی اختلاف سنیتون خیلیه 

خودت دوست نداری ؟ اکیپیش کنی با اونا بری و بیای

ببین کلا جم دوستی باید ی منفعتی داشته باشی 

مثلا یکی مکان میده یکی بامزس یکی دست دلباز یکی پایه 

یکی یه چیز خوشمزه درست میکنه و ... 

ولی از قرار معلوم اونا هم سنن شما باید اکیپ دوستی خودتو داشته باشی

بهت حسادت میکنن 

منم اینطوری بودم بعدها فهمیدم بخاطر حسادتشونه


یک سال از همه دور شو و تلاش کن، بعد یک سال از خودت رو نمایی کن، اون لحظه ست که همه دلشون میخواد یا باهات باشن یا جات باشن...💋

بهتر عزیزم منم یکی از دوستای شوهرم چنددفعه زنگ زده که بریم خونشون هردفعه جور نشده بعدم یه قضیه ای پیش اومد بین شوهرم و دوستش که شوهرم دیگه باهاش ارتباطی نداره اصن از رفت و آمد با دوست و رفیق خوشم نمیاد دوست خودمم چنددفعه خواسته که همسرامونا با هم آشنا کنیم و رفت و آمد کنیم یه بار محکم بهش گفتم من از رفت و آمد خانوادگی با دوست خوشم نمیاد 

اهان ما ی دوست داشتیم خ دوسشون داشتیم اوایل خ سفره چن مدل غذا میپختم اینا خب بعد یبار گفتم بیا بخدا ساده میگیرم گف باشه اسنک مرغ درست کردم با بی میلی خوردن و هیم الکی تشکر کردن چیزیم نخوردن خب بعد سری بعد گف بیا خونمون گفتم ساده بگیراااا گف باشه یاده رفتم خونشون سه مدل غدا و سالاد و ... میخواست منو خجالت بده بعدش دفوت کردم منم درست حسابی ولی  پروندشو بستم با اینکه هنوزم دوسشون دارم چون من ادم ساده گیری هستم دو جلسه اول سنگ تموم میزارم ولی بعدش دیگه ساده میگیرم 

هوم اونا زناشون خیلی خودمونی و خوش صحبت و خوش طبع ولی من خجالتی به خواطر همین ناراحتم

من یک همسایه دارم بنده خدا کم حرف چند بار رفتم پیشش اونم اومد خونمون ولی اصلا حرف نمیزنه فقط نگا میکنه که  من چی میگم منم اینقدر فک میزدم اخرش ازخودم بدم میومد😪😂 دیگه دوست ندارم باهاش رفت و آمد کنم چون مث خودم نبود به نظرمن وقتی با کسی رفت و امد میکنی باید اونقدر صمیمی باشی تا حس راحت و ارامش ازت بگیره تا دوست داشته یاشه بازم ببیندت وقتی ساکت و اخمو باشی بقیه فک میکنن دلت نمیخاد بیان یا کلاس میزاری پس سعی کن ببینی ایراد کار کجاست عزیزم

هوم اونا زناشون خیلی خودمونی و خوش صحبت و خوش طبع ولی من خجالتی به خواطر همین ناراحتم

من یک همسایه دارم بنده خدا کم حرف چند بار رفتم پیشش اونم اومد خونمون ولی اصلا حرف نمیزنه فقط نگا میکنه که  من چی میگم منم اینقدر فک میزدم اخرش ازخودم بدم میومد😪😂 دیگه دوست ندارم باهاش رفت و آمد کنم چون مث خودم نبود به نظرمن وقتی با کسی رفت و امد میکنی باید اونقدر صمیمی باشی تا حس راحت و ارامش ازت بگیره تا دوست داشته یاشه بازم ببیندت وقتی ساکت و اخمو باشی بقیه فک میکنن دلت نمیخاد بیان یا کلاس میزاری پس سعی کن ببینی ایراد کار کجاست عزیزم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730