مثلا امروز جایی دعوت بودیم خانم صاحبخونه گفت عروسی ما وقتی رفتن لباس بپوشن برگشتند دیدند میز بغلی بقیه غذاشونو بردند گفت اینم زد زیر خنده و هر و هر و مسخره جلوی همه که حتما فامیل شما بودند و فلان که خانم صاحبخونه گفت مگه شما فامیل از شهر شوهرت داری گفتم نه والا من کلا اینجایی نیستم
یا ادامو جلوی بقیه درمیاره
یا الکی میگه این دختر تو حاملگی همش خواب بود نمیتونست بچه رو نگه داره همش ما بهش خدمت کردیم در حالیکه تا ۶ ماهگی اصلا حتی نمیدونستن من حامله ام و تا هفته آخر هم حتی همه کارامو خودم کردم