2733
2734
عنوان

داستان منو...

169 بازدید | 5 پست

تقریبا از بچگی میشه گف یجورایی خیلی هم بازی مو دوس داشتم و بهش وابسته شده بودم انگار و تاااا ۱۷ سالگی و اون پسرعموم بود 

میشه گف عاشقش بودم با تمام وجودم 

وقتی نگاش میکردم دلم آب میشد 

دستام میلرزید یخ میکردم

اما اون هیچچچ توجهی ب من دیگه نمی‌کرد حتی رفته رفته کلا باهم دعوا داشتیم و لج بودیم

اما دلم باهاش بود هرکاری ک میکرد 

ولی اون حتی یدفه هم نشون نداد ک اونم ب من حسی داره یان 

تا اینکه شنیدم عاشق شده 

از اون ب بعد تمام روزام و شبام بغض خفم میکرد نمیتونستم بخوابم ب خودم قول دادم هیچ وقت نبخشمش 

و حالا جالب اینجاس عشق بچگیش عروسی کرد 

ی بارم با ی دختری آشنا شد ولی کات کردن 

حالا اون شده عاشق و دلبسته و وابسته ی من 

اما اون روزام ک یادم میاد نمیتونم ب همین راحتی دلمو دوباره بدم دستش 

اصلا نمیخوام بهش دوباره فکر کنم 

چرا این همه سال جلو چشمش بودم ولی منو نمی‌دید 

الانم ول کن نیست و منتظره بهش چند ماه دیگه جواب بدم 

ولی من الان با ی کسی تو رابطه ام خیلی ام دوسش دارم و اصلا نمیخوام از دستش بدم

شما اگ جای من بودین چیکار میکردین🚶‍♀️🥲

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

پسرعمو رو بفرست قاطی باقالیا اونی ک باهاشی رو بچسب

تهش قراره بمیریم. پس بذار از زندگی کردن نترسیم.ها؟ ریسک کنیم.بدویم.برونیم.گریه کنیم.بخوریم زمین.گم بشیم.موزیکامونو گوش بدیم.کتاب بخونیم.فیلم ببینیم.سفر کنیم.مشت بخوریم.جریمه بشیم.چک بخوریم.بخندیم... .         زندگی کنیم . 🤍⛓️.      
2731
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

یا من...

lotooos | 24 ثانیه پیش
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز