پدرم فوت کردن
دم دمای صبح بود خواب دیدم پدرم یک شلوار پوشیدن که خیلی ازش خوشم اومد بهشون گفتم بابا میشه بدی من بپوشم ولی حالتش یه طوری بود میخواست بده ها اما از ته دل نه انگاری آنچنان مایل نبود ولی حالت چهرش شاد بود بهش گفتم شلوار رو بده باز هم شاد بود ولی یکمی نارضایتی ته چهرش بود
وقتی در قید حیات بودن خیلی دست و دلباز بودن این رفتارشون تو خواب الان که بیدار شدم میگم شاید تعبیری داشته